۳۳۳ بار خوانده شده

غزل شمارهٔ ۹۱

نگاهی دیدم از چشم سیاهی
که کوه صبر پیشش بود کاهی

اگر برقع براندازی ز رخسار
کرشمه گیرد از مه تا به ماهی

بهارم را تماشا کن نگارا
سرشگم ارغوان و چهره کاهی

اگر یک ذره زو تابد بر آفاق
کند هر ذره را خورشید و ماهی

همی خواهم که آن نامهربان را
بلا گردان شوم خواهی نخواهی

بسر تا چند گردانی رضی را
الهی من سرت گردم الهی
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۹۰
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۹۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.