هوش مصنوعی: شاعر در این شعر از عشق و دل‌بستگی شدید به معشوق سخن می‌گوید. او معشوق را چنان زیبا و جذاب توصیف می‌کند که حتی کوه صبر در مقابلش ناچیز است. شاعر از معشوق می‌خواهد که نقاب از چهره بردارد تا زیبایی‌اش جهان را روشن کند. همچنین، او ابراز می‌کند که حاضر است برای معشوق به هر بلا و سختی تن دهد و از خدا می‌خواهد که او را در این راه یاری کند.
رده سنی: 16+ این شعر دارای مضامین عاشقانه و عرفانی عمیق است که درک آن برای مخاطبان زیر 16 سال ممکن است دشوار باشد. همچنین، برخی از مفاهیم مانند عشق شدید و فداکاری نیاز به بلوغ فکری و عاطفی دارد.

غزل شمارهٔ ۹۱

نگاهی دیدم از چشم سیاهی
که کوه صبر پیشش بود کاهی

اگر برقع براندازی ز رخسار
کرشمه گیرد از مه تا به ماهی

بهارم را تماشا کن نگارا
سرشگم ارغوان و چهره کاهی

اگر یک ذره زو تابد بر آفاق
کند هر ذره را خورشید و ماهی

همی خواهم که آن نامهربان را
بلا گردان شوم خواهی نخواهی

بسر تا چند گردانی رضی را
الهی من سرت گردم الهی
وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۹۰
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۹۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.