۲۷۳ بار خوانده شده

شمارهٔ ۴۳

ای پسر نیست حرص را پایان
زانکه با هر تنی درآویزد

پیش هر منعمی که بنشیند
به تمنای سود برخیزد

آبروی کسان ز آتش آز
هر زمان بر زمین فرو ریزد

لاجرم عاقل آن بود به جهان
که به جهد از حریص بگریزد
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۴۲
گوهر بعدی:شمارهٔ ۴۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.