هوش مصنوعی: در این متن، گفت‌وگویی بین یک پیرمرد لال و یک کودک الکن اتفاق می‌افتد. هر دو در صحبت کردن مشکل دارند و با لکنت حرف می‌زنند. کودک ابتدا از پیرمرد تقلید می‌کند و او را مسخره می‌نماید، اما پیرمرد با آرامش پاسخ می‌دهد که او نیز از بدو تولد لال بوده و سال‌هاست با این مشکل زندگی کرده است. در پایان، کودک شکرگزاری می‌کند که از شر چنین مشکلاتی در امان است.
رده سنی: 12+ این متن دارای طنز و گفت‌وگویی است که ممکن است برای کودکان کم‌سن‌وسال قابل درک نباشد. همچنین، موضوع لکنت زبان و مسخره کردن دیگران نیاز به سطحی از بلوغ فکری دارد تا پیام اخلاقی آن به خوبی درک شود.

شمارهٔ ۱۰۶

پیرکی لال سحرگاه به طفلی الکن
می‌شنیدم که بدین نوع همی راند سخن

کای ز زلفت صصصبحم شاشاشام تارک
وی ز چهرت شاشاشامم صصصبح روشن

تتتریاکیم و بی شششهد للبت
صصبر و تاتاتابم رررفت از تتتن

طفل گفتا مَمَمَن را تُتُو تقلید مکن
گگگم شو ز برم ای کککمتر از زن

مممی‌خواهی ممشتی به ککلت بزنم
کهبیفتد مممغزت ممیان ددهن

پیرگفتا وووالله که معلومست این
که که زادم من بیچاره ز مادر الکن

هههفتاد و ههشتاد و سه سالست فزون
گگگنگ ر لالالالم به‌خخلاق ز من

طفل گفتا خخدا را صصدبار ششکر
که برستم به جهان از مملال و ممحن

مممن هم گگگنگم مممثل تتتو
تتتو هم گگگنکی مممثل مممن
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: قطعه
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۰۵
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۰۷
نظرها و حاشیه ها
زهرا
۱۳۹۹/۲/۹ ۱۱:۲۷

معنی شعر پیرک لال رو میخاستم

گوهرین: با سلام و احترام. متاسفانه در حال حاضر توانایی نوشتن شرح و تفسیر بر آثار را نداریم.