۲۲۴ بار خوانده شده

قطعهٔ شمارهٔ ۸۲

بنمود جمال او به خوابم
گفتم باشد مگر جمالش

بیدار شدم ز خواب مستی
نه نقش بماند نه خیالش

نه من ماندم نه غیر او هم
او ماند و کمال پر کمالش

از ما اثری نماند با ما
با او نبود کسی مجالش

دریاب به ذوق نعمت الله
این دولت و مال لایزالش
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:قطعهٔ شمارهٔ ۸۱
گوهر بعدی:قطعهٔ شمارهٔ ۸۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.