۲۲۴ بار خوانده شده

قطعهٔ شمارهٔ ۱۰۵

وصله ای از خرقهٔ ما هر که یافت
عارفانه خوش همی پوشد به جان

عاقبت روزی به منزل می رسد
آنچنان رهرو که می کوشد به جان

خم می در جوش و ما مست و خراب
خوش بود رندی که می جوشد به جان

می به زاهد گر دهی حیفی بود
می به رندی ده که می نوشد به جان

هر که مهر سید ما را خرید
یافت او نقدی که نفروشد به جان
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:قطعهٔ شمارهٔ ۱۰۴
گوهر بعدی:قطعهٔ شمارهٔ ۱۰۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.