هوش مصنوعی: این متن شعری عرفانی است که بر رهایی از تعلقات دنیوی و رسیدن به حقیقت از طریق عشق و مستی معنوی تأکید دارد. شاعر از سوزاندن خرقه و سجاده (نماد تعلقات ظاهری) سخن می‌گوید و دعوت به مستی و رندی می‌کند تا به حقیقت واحد هستی پی ببرد. در نهایت، وحدت وجود و یگانگی در عین کثرت را بیان می‌کند.
رده سنی: 18+ مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی موجود در متن نیاز به درک و بلوغ فکری دارد. همچنین، اشاره به مستی و رندان ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر بدون راهنمایی مناسب گمراه‌کننده باشد.

شمارهٔ ۳۴

گرم باش و آتشی خوش برفروز
خرقه و سجاده و هستی بسوز

صورت و معنی به این و آن گذار
دنیی و عقبی به جسم و جان گذار

جام می بگذار و ساقی را طلب
تا چو رندان مستی ای یابی عجب

بعد از آن مستی چو ما هشیار شو
عارفانه بر سر بازار شو

تا ببینی آن یکی اندر یکی
خود یکی باشی و باشی نیککی

هر کجا کنجیست گنجی در وی است
کنج دل بی گنج عشق وی کی است

هر صدف در بحر ما دُر خوشاب
باشد آن حاصل ولی از عین آب

گوهر ار جوئی درین دریا بجو
جوهر دُر یتیم از ما بجو

عین او در عین اعیان رو نمود
چون نظر فرمود غیر او نمود

یک حقیقت صد هزارش اعتبار
آن یکی باشد یکی نی صد هزار

قطره و موج و حباب و جو نگر
عین این دریای ما نیکو نگر

درصد آئینه یکی چون رو نمود
صد نمود اما به جز یک رو نبود

جامی از می پر ز می داریم ما
جرعه ای با غیر نگذاریم ما

در خرابات مغان رندان تمام
می خورند شادی سید والسلام
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب: مثنوی
تعداد ابیات: ۱۴
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۳
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.