هوش مصنوعی:
این متن به وحدت و همدردی میان انسانها اشاره دارد و بیان میکند که کسانی که درد دیگران را درک نمیکنند، گویی جزو آنها نیستند. شاعر درد دل خود را با نوشیدن درد و یافتن شفا در آن توصیف میکند و از ذوق رندی و مستی به عنوان راهی برای درک اسرار وجود سخن میگوید.
رده سنی:
15+
مفاهیم عمیق عرفانی و اخلاقی موجود در متن برای درک و ارتباط بهتر، نیاز به بلوغ فکری و تجربهی زندگی دارد که معمولاً از سنین نوجوانی به بعد حاصل میشود.
شمارهٔ ۴۴
به تعیُن اگرچه اشخاصند
به حقیقت نه عام و نه خاصند
همه همدرد همدگر باشند
هر چه باشد به پای هم باشند
هر که همدرد دردمندان نیست
گوئیا از شمار ایشان نیست
درد دل دارم و دوا این است
درد می نوشم و شفا این است
ذوق رندی ما ز مستان جو
مستی می ز می پرستان جو
تا ز سرّ وجود آگاهم
محرم راز نعمت اللهم
به حقیقت نه عام و نه خاصند
همه همدرد همدگر باشند
هر چه باشد به پای هم باشند
هر که همدرد دردمندان نیست
گوئیا از شمار ایشان نیست
درد دل دارم و دوا این است
درد می نوشم و شفا این است
ذوق رندی ما ز مستان جو
مستی می ز می پرستان جو
تا ز سرّ وجود آگاهم
محرم راز نعمت اللهم
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب: مثنوی
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۴۳
گوهر بعدی:شمارهٔ ۴۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.