هوش مصنوعی:
متن به وحدت وجود اشاره دارد و بیان میکند که همه چیز سایهای از وجود واحد است. جهان مانند جامی است که وجود در آن جریان دارد و همه چیز بازتابی از ذات الهی است. وجود نه خاص است و نه عام، نه مطلق و نه مقید، بلکه در مراتب مختلف ظاهر میشود. متن با تمثیلهای عرفانی مانند جام و می، وحدت در کثرت و کثرت در وحدت را توصیف میکند.
رده سنی:
16+
متن دارای مفاهیم عمیق فلسفی و عرفانی است که درک آنها نیاز به بلوغ فکری و آشنایی با مباحث انتزاعی دارد. همچنین، استفاده از تمثیلهای پیچیده و زبان شاعرانه ممکن است برای مخاطبان جوانتر دشوار باشد.
شمارهٔ ۷۰
دیدیم وجود جز یکی نیست
در بودن آن یکی شکی نیست
عالم همه سایهٔ وجودند
بی جود وجود خود نبودند
در سایه وجود می توان دید
بیناست کسی که آنچنان دید
عالم همه جام و جام می می
عینی به ظهور شد من و وی
یک عین به نام صد هزار است
یک ذات و صفات بی شمار است
ما آئینهٔ خدا نمائیم
اما به خدا که ما نه مائیم
تو صورت او و معنیت او
هر دو بنگر که هست یک رو
نه خاص و نه عام این وجود است
هر چند که عین جمله بود است
نه مطلق و نه مقید است او
او را تو یکی بگو و هم دو
نه خارجیش نه ذهنیش خوان
یعنی که اعم از این و آن دان
اما اینها مراتب اوست
یک ذات نگر که بحر و هم جو است
در مرتبه ایش بحر خوانند
در مرتبهاش قطره دانند
گه ظلمت و گاه نور دانش
گه خاص و گهی به عام خوانش
یک عین و مراتبش فراوان
در وحدت و کثرت آنچنان دان
اما زان رو که حضرت اوست
نه عام و نه خاص باشد ای دوست
رندانه بیا به بزم مستان
می نوش ز جام می پرستان
ظاهر جام است و باطنش می
از روی وجود جام می می
جام و می عاشقان چنین است
اول آن است و آخر این است
در بودن آن یکی شکی نیست
عالم همه سایهٔ وجودند
بی جود وجود خود نبودند
در سایه وجود می توان دید
بیناست کسی که آنچنان دید
عالم همه جام و جام می می
عینی به ظهور شد من و وی
یک عین به نام صد هزار است
یک ذات و صفات بی شمار است
ما آئینهٔ خدا نمائیم
اما به خدا که ما نه مائیم
تو صورت او و معنیت او
هر دو بنگر که هست یک رو
نه خاص و نه عام این وجود است
هر چند که عین جمله بود است
نه مطلق و نه مقید است او
او را تو یکی بگو و هم دو
نه خارجیش نه ذهنیش خوان
یعنی که اعم از این و آن دان
اما اینها مراتب اوست
یک ذات نگر که بحر و هم جو است
در مرتبه ایش بحر خوانند
در مرتبهاش قطره دانند
گه ظلمت و گاه نور دانش
گه خاص و گهی به عام خوانش
یک عین و مراتبش فراوان
در وحدت و کثرت آنچنان دان
اما زان رو که حضرت اوست
نه عام و نه خاص باشد ای دوست
رندانه بیا به بزم مستان
می نوش ز جام می پرستان
ظاهر جام است و باطنش می
از روی وجود جام می می
جام و می عاشقان چنین است
اول آن است و آخر این است
وزن: مفعول مفاعلن فعولن (هزج مسدس اخرب مقبوض محذوف)
قالب: مثنوی
تعداد ابیات: ۱۸
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۶۹
گوهر بعدی:شمارهٔ ۷۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.