هوش مصنوعی: این شعر عرفانی دربارهٔ عشق الهی و رابطهٔ عاشق و معشوق است. شاعر از محبت، وصال محبوب، و نقش عشق در جهان سخن می‌گوید و تأکید می‌کند که همه چیز در عالم از عشق سرچشمه می‌گیرد. همچنین، از می و مستی به عنوان نمادهایی از شور عاشقانه یاد می‌کند.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عرفانی و استفاده از استعاره‌هایی مانند شراب و مستی ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، درک کامل شعر نیاز به آشنایی با ادبیات عرفانی فارسی دارد.

شمارهٔ ۸۴

می صاف دگر در جام کردم
محبت نامه‌ اش زان نام کردم

محبّانه به محبوبی نوشتم
ز طالب سوی مطلوبی نوشتم

بخوانش خوش که اسرار الهی است
معانی بیان پادشاهی است

همه دردت ازو یابد دوائی
بود آئینهٔ گیتی نمائی

به هر صورت به تو حسنی نماید
ز هر معنی تو را عشقی فزاید

کلام دلپذیر عاشقان است
اگر معشوق جوید عاشق آن است

همه عشق است و غیر از عشق خود نیست
بنزد او همه نیک‌ اند و بد نیست

همه عالم به عشق از عشق پیداست
نظر کن عشق در عالم هویداست

نباشد عاشق و معشوق بی عشق
نیابی خالق و مخلوق بی عشق

محب ار وصل محبوبش تمناست
مرادش در محبت می‌شود راست

محب و حب و محبوب ار بدانی
محب را غیر محبوبش نخوانی

اگر دریا وگر موج و حباب است
به نزد ما هه جام شراب است

سبیل ما است میخانه سراسر
اگر می می‌ خوری پیش آر ساغر

به شادی نعمت‌اللّه نوش کن می
که کم یابی حریفی مست چون وی

محبت نامه ‌اش از یاد مگذار
محب خویشتن را یاد می دار
وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب: مثنوی
تعداد ابیات: ۱۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۸۳
گوهر بعدی:شمارهٔ ۸۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.