هوش مصنوعی: متن توصیفی از یک بیابان است که سراسر در مه فرو رفته و حالتی خسته و نفس‌بریده دارد. چراغ‌های روستا پنهان هستند و احساس گرمایی در بیابان موج می‌زند. عابری در مه به خانه می‌رسد و با صحنه‌ای عاطفی از گریه و لبخند مواجه می‌شود. متن با تکرار وضعیت بیابان و مه پایان می‌یابد.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عاطفی و توصیفات پیچیده است که ممکن است برای خوانندگان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، فضای مه‌آلود و خسته متن نیاز به سطحی از بلوغ ذهنی برای درک کامل دارد.

مه

بیابان را، سراسر، مه گرفته‌ست.
چراغِ قریه پنهان است
موجی گرم در خونِ بیابان است
بیابان، خسته
لب بسته
نفس بشکسته
در هذیانِ گرمِ مه، عرق می‌ریزدش آهسته از هر بند.
«ــ بیابان را سراسر مه گرفته‌ست. [می‌گوید به خود، عابر]
سگانِ قریه خاموش‌اند.
در شولای مه پنهان، به خانه می‌رسم. گل‌کو نمی‌داند. مرا ناگاه در
درگاه می‌بیند، به چشمش قطره اشکی بر لبش لبخند، خواهد گفت:
«ــ بیابان را سراسر مه گرفته‌ست... با خود فکر می‌کردم که مه گر
همچنان تا صبح می‌پایید مردانِ جسور از خفیه‌گاهِ خود به دیدارِ عزیزان بازمی‌گشتند.»



بیابان را
سراسر
مه گرفته‌ست.
چراغِ قریه پنهان است، موجی گرم در خونِ بیابان است.
بیابان، خسته لب‌بسته نفس‌بشکسته در هذیانِ گرمِ مه عرق می‌ریزدش آهسته از هر بند...

۱۳۳۲

این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:صبر تلخ
گوهر بعدی:از زخمِ قلبِ «آبائی»
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.