هوش مصنوعی:
این شعر به تصویرگری یک بنبست ابدی و دیوارهای سنگی دور از دسترس میپردازد. در میدانی بیحرکت، خوانچه و تابوت بیهیچ مقاومتی عبور میکنند، در حالی که فرصتی برای تأمل در لبخند و اشک وجود ندارد. درخت به عنوان نماد زندگی و مقاومت در برابر بادهای ناپایدار ظاهر میشود، اما تهدید تبردار نیز احساس میشود. مسافر به سرمنزل یقین میرسد، اما تنها پرتگاهی به سوی شک پیش رو دارد. در نهایت، خانهها در بادهای پایدار ناپایدار میشوند و درخت در بادهای جدی به عشوهگری میپردازد.
رده سنی:
16+
محتوا دارای مفاهیم عمیق فلسفی و نمادین است که درک آن به بلوغ فکری و تجربه زندگی نیاز دارد. همچنین، برخی تصاویر مانند تابوت و پرتگاه ممکن است برای خوانندگان جوان سنگین باشد.
تاشک
بُنبستِ سربهزیر
تا ابدیت گسترده است
دیوارِ سنگ
از دسترسِ لمس به دور است.
در میدانی که در آن
خوانچه و تابوت
بیمعارض میگذرد
لبخنده و اشک را
مجالِ تأملی نیست.
□
خانهها در معبرِ بادِ نااستوار
استوارند،
درخت، در گذرگاهِ بادِ شوخ وقار میفروشد.
«ــ درخت، برادرِ من!
اینک
تبردار از کورهراهِ پُرسنگ به زیر میآید!»
«ــ ای مسافر، همدردِ من!
به سرمنزلِ یقین اگر فرود آمدهای
دیگر تو را تا به سرمنزلِ شک
جز پرتگاهی ناگزیر
در پیش نیست!»
□
خانهها در معبرِ بادِ استوار
نااستوارند،
درخت، در معبرِ بادِ جدی
عشوه میفروشد...
۱۳۳۸
تا ابدیت گسترده است
دیوارِ سنگ
از دسترسِ لمس به دور است.
در میدانی که در آن
خوانچه و تابوت
بیمعارض میگذرد
لبخنده و اشک را
مجالِ تأملی نیست.
□
خانهها در معبرِ بادِ نااستوار
استوارند،
درخت، در گذرگاهِ بادِ شوخ وقار میفروشد.
«ــ درخت، برادرِ من!
اینک
تبردار از کورهراهِ پُرسنگ به زیر میآید!»
«ــ ای مسافر، همدردِ من!
به سرمنزلِ یقین اگر فرود آمدهای
دیگر تو را تا به سرمنزلِ شک
جز پرتگاهی ناگزیر
در پیش نیست!»
□
خانهها در معبرِ بادِ استوار
نااستوارند،
درخت، در معبرِ بادِ جدی
عشوه میفروشد...
۱۳۳۸
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:باران
گوهر بعدی:معاد
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.