هوش مصنوعی: این شعر با تصاویر طبیعت و عناصر آن مانند بهار، زمین، درخت، باران، شب، مهتاب، روز، شبنم، ابر، علف، مه، برف و کوه، رابطه‌ی عمیق و پیچیده‌ای بین انسان و طبیعت را به تصویر می‌کشد. شاعر با استفاده از تشبیهات و استعاره‌های زیبا، بزرگی و عظمت معشوق (یا مفهومی انتزاعی مانند عشق یا هستی) را به عناصر طبیعی مانند شب، مهتاب، و کوه مرتبط می‌سازد. همچنین، تضادها و دوگانگی‌هایی مانند ماندن و رفتن، مرگ و حیات، و تاریکی و روشنایی را بررسی می‌کند. شعر با تکرار بیت اول به پایان می‌رسد که بر چرخه‌ی طبیعت و پیوند ناگسستنی انسان با آن تأکید دارد.
رده سنی: 15+ مفاهیم عمیق فلسفی و عرفانی، استفاده از استعاره‌ها و تشبیهات پیچیده، و پرداختن به موضوعات انتزاعی مانند مرگ و حیات، این شعر را برای مخاطبان جوان‌تر دشوار می‌سازد. درک کامل این شعر نیاز به بلوغ فکری و تجربه‌ی بیشتری دارد.

من و تو، درخت و بارون ...

من باهارم تو زمین
من زمینم تو درخت
من درختم تو باهار ــ
نازِ انگشتای بارونِ تو باغم می‌کنه
میونِ جنگلا تاقم می‌کنه.

تو بزرگی مثِ شب.
اگه مهتاب باشه یا نه
تو بزرگی
مثِ شب.

خودِ مهتابی تو اصلاً، خودِ مهتابی تو.
تازه، وقتی بره مهتاب و
هنوز
شبِ تنها
باید
راهِ دوری‌رو بره تا دَمِ دروازه‌ی روز ــ
مثِ شب گود و بزرگی
مثِ شب.

تازه، روزم که بیاد
تو تمیزی
مثِ شبنم
مثِ صبح.

تو مثِ مخملِ ابری
مثِ بوی علفی
مثِ اون ململِ مه نازکی:
اون ململِ مه
که رو عطرِ علفا، مثلِ بلاتکلیفی
هاج و واج مونده مردد
میونِ موندن و رفتن
میونِ مرگ و حیات.

مثِ برفایی تو.
تازه آبم که بشن برفا و عُریون بشه کوه
مثِ اون قله‌ی مغرورِ بلندی
که به ابرای سیاهی و به بادای بدی می‌خندی...



من باهارم تو زمین
من زمینم تو درخت
من درختم تو باهار،
نازِ انگشتای بارونِ تو باغم می‌کنه
میونِ جنگلا تاقم می‌کنه.

مهرِ ۱۳۴۱
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شبانه
گوهر بعدی:من و تو...
نظرها و حاشیه ها
آروشا برومندفر
۱۴۰۰/۱۱/۱۱ ۰۹:۳۹

باهار منظور بهار هست ؟

گوهرین: با سلام و احترام.
بله. در سایت مرجع به همین شکل نوشته شده است.