هوش مصنوعی:
شاعر در این شعر بیان میکند که از مرگ نمیترسد، بلکه ترس او از مردن در سرزمینی است که ارزش آزادی انسان کمتر از دستمزد گورکن است. او ارزشهای والاتری مانند جستجو، یافتن، انتخاب آگاهانه و ساختن هویت خویش را مطرح میکند و تأکید میکند که اگر مرگ ارزشی بیش از این داشته باشد، هرگز از آن نخواهد ترسید.
رده سنی:
16+
مفاهیم عمیق فلسفی مانند مرگ، آزادی و هویت فردی در این شعر مطرح شدهاند که درک آنها نیاز به بلوغ فکری و تجربه زندگی دارد. همچنین، برخی از واژهها و مفاهیم ممکن است برای مخاطبان جوانتر پیچیده باشد.
از مرگ...
هرگز از مرگ نهراسیدهام
اگرچه دستانش از ابتذال شکنندهتر بود.
هراسِ من ــ باری ــ همه از مردن در سرزمینیست
که مزدِ گورکن
از بهای آزادیِ آدمی
افزون باشد.
□
جُستن
یافتن
و آنگاه
به اختیار برگزیدن
و از خویشتنِ خویش
بارویی پیافکندن ــ
اگر مرگ را از این همه ارزشی بیشتر باشد
حاشا حاشا که هرگز از مرگ هراسیده باشم.
دیِ ۱۳۴۱
اگرچه دستانش از ابتذال شکنندهتر بود.
هراسِ من ــ باری ــ همه از مردن در سرزمینیست
که مزدِ گورکن
از بهای آزادیِ آدمی
افزون باشد.
□
جُستن
یافتن
و آنگاه
به اختیار برگزیدن
و از خویشتنِ خویش
بارویی پیافکندن ــ
اگر مرگ را از این همه ارزشی بیشتر باشد
حاشا حاشا که هرگز از مرگ هراسیده باشم.
دیِ ۱۳۴۱
۲۰۵۱
حمایت مالی از گوهرین
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:من و تو...
گوهر بعدی:خفتگان
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.