هوش مصنوعی: شاعر در این شعر عشق خود را فراتر از محدودیت‌های جسمانی و مادی بیان می‌کند. او از معشوق می‌خواهد که زیبایی‌های جهان مانند آینه‌ها، شب‌پره‌ها، روشنی، شراب، آسمان، پل، پرندگان و رنگین‌کمان را به او بدهد. شاعر عشق خود را در فراسوی جسم و در عالم معنا و روح جستجو می‌کند و به دیداری در جهانی فراتر از محدودیت‌های مادی امید دارد.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که درک آن ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر دشوار باشد. همچنین، برخی از تصاویر شعری مانند 'هجوم کرکس‌ها' ممکن است برای کودکان نامناسب باشد.

میعاد

در فراسویِ مرزهای تنت تو را دوست می‌دارم.

آینه‌ها و شب‌پره‌های مشتاق را به من بده
روشنی و شراب را
آسمانِ بلند و کمانِ گشاده‌ی پُل
پرنده‌ها و قوس و قزح را به من بده
و راهِ آخرین را
در پرده‌یی که می‌زنی مکرر کن.



در فراسوی مرزهای تنم
تو را دوست می‌دارم.

در آن دوردستِ بعید
که رسالتِ اندام‌ها پایان می‌پذیرد
و شعله و شورِ تپش‌ها و خواهش‌ها
به‌تمامی
فرومی‌نشیند
و هر معنا قالبِ لفظ را وامی‌گذارد
چنان چون روحی
که جسد را در پایانِ سفر،
تا به هجومِ کرکس‌هایِ پایان‌اش وانهد...



در فراسوهای عشق
تو را دوست می‌دارم،
در فراسوهای پرده و رنگ.

در فراسوهای پیکرهایِمان
با من وعده‌ی دیداری بده.

اردیبهشتِ ۱۳۴۳
شیرگاه
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:آیدا در آینه
گوهر بعدی:جاده، آن سویِ پُل
نظرها و حاشیه ها
ناشناس
۱۳۹۹/۱/۱۹ ۲۰:۱۸

کاش معنی روانش رو بزارین

گوهرین: با سلام و احترام. متاسفانه در حال حاضر توانایی نوشتن شرح و تفسیر بر آثار را نداریم.