هوش مصنوعی:
متن شعری که در آن مردی چنگ به آسمان میاندازد در حالی که خونش فریاد میکند و دهانش بسته است. سپس صحنهای از یک خنجر خونین بر چهرهای ناباور توصیف میشود و اشاره میشود که عاشقان چنین اند. در بخش دیگر، توصیه میشود که در کنار شب خیمه برافرازند، اما با طلوع ماه، شمشیر را از نیام بیرون آورده و در کنار خود بگذارند.
رده سنی:
16+
متن دارای مضامین نمادین و عمیق است که ممکن است برای مخاطبان جوانتر قابل درک نباشد. همچنین، اشاره به خون و شمشیر ممکن است برای سنین پایین نامناسب باشد.
شبانه
مردی چنگ در آسمان افکند،
هنگامی که خونش فریاد و
دهانش بسته بود.
خنجی خونین
بر چهرهی ناباورِ آبی! ــ
عاشقان
چنینند.
□
کنارِ شب
خیمه برافراز،
اما چون ماه برآید
شمشیر
از نیام
برآر
و در کنارت
بگذار.
۱۳۵۲
هنگامی که خونش فریاد و
دهانش بسته بود.
خنجی خونین
بر چهرهی ناباورِ آبی! ــ
عاشقان
چنینند.
□
کنارِ شب
خیمه برافراز،
اما چون ماه برآید
شمشیر
از نیام
برآر
و در کنارت
بگذار.
۱۳۵۲
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:در میدان
گوهر بعدی:تابستان
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.