هوش مصنوعی: شاعر در این شعر از احساس غربت و دوری از وطن سخن می‌گوید. او با تصویرپردازی‌های طبیعی مانند یال یابو، خلنگزار و نسیم ولایت، حس تنهایی و دلتنگی خود را بیان می‌کند. با وجود دوری از زادگاه و محصور شدن در محیطی بیگانه، او به رسالت هنری خود پایبند است و با وجود همه سختی‌ها، به بیان حقایق ادامه می‌دهد. شعر با تکرار «بر آسمان سرودی بلند می‌گذرد» تأکید بر امید و مقاومت دارد.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عاطفی و اجتماعی مانند غربت، مقاومت و مرگ ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر پیچیده باشد. همچنین، استفاده از استعاره‌های ادبی نیاز به درک نسبتاً بالایی از شعر فارسی دارد.

غریبانه

دیری‌ست تا سوزِ غریبِ مهاجم
پا سست کرده است،
و اکنون
یالِ بلند یابویی تنها
که در خلنگزارِ تیره
به فریادِ مرغی تنها
گوش می‌جُنباند
جز از نسیمِ مهربانِ ولایت
آشفته نمی‌شود.

من این را می‌دانم، برادران!
من این را می‌بینم
هر چند
میانِ من و خلنگزارانِ خاموش
اکنون
بناهای آسمان‌سای است و
درّه‌های غریو
که گیاه و پرنده
در آن
رویش و پروازِ حسرت است.



بر آسمان
اما
سرودی بلند می‌گذرد
با دنباله‌ی طنین‌اش، برادران!
من این‌جا پا سفت کرده‌ام که همین را بگویم
اگر چند
دور از آن جای که می‌باید باشم
زندانیِ سرکشِ جانِ خویشم و
بی من
آفتاب
بر شالیزارانِ دره‌ی زیراب
غریب و دلشکسته می‌گذرد.



بر آسمان سرودی بلند می‌گذرد
با دنباله‌ی طنین‌اش، برادران!
من این‌جا مانده‌ام از اصلِ خود به دور
که همین را بگویم؛
و بدین رسالت
دیری‌ست
تا مرگ را
فریفته‌ام.

بر آسمان
سرودی بلند می‌گذرد.

۳۱ شهریورِ ۱۳۵۱

این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:سرودِ ابراهیم در آتش
گوهر بعدی:ترانه تاریک
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.