هوش مصنوعی:
این شعر با تصاویر نمادین و طبیعتگرایانه به توصیف لحظات مختلف مرگ و تولد میپردازد. هر بند با صحنهای از طبیعت (مانند بانگ خروس، پرواز پوپک، خندهی کبک، درخت بهارپوش و هزار سیاهپوش) آغاز میشود و به احساساتی مانند ترس، نگرانی، گریستن، نومیدی و انتظار تلخ مرتبط با میلاد (تولد) و مرگ اشاره میکند. شاعر از لحظهی تولد خود به عنوان لحظهای همراه با رنج و انتظار یاد میکند.
رده سنی:
16+
مفاهیم عمیق فلسفی مانند مرگ و تولد، استفاده از نمادهای پیچیده و احساسات سنگین مانند نومیدی و انتظار تلخ، درک این شعر را برای مخاطبان جوانتر دشوار میکند. همچنین، این متن نیاز به بلوغ فکری و تجربهی احساسی بیشتری دارد که معمولاً در نوجوانان بالای 16 سال یافت میشود.
با تخلصِ خونينِ بامداد
مرگ آنگاه پاتابه همیگشود که خروسِ سحرگهی
بانگی همه از بلور سرمیداد ــ
گوش به بانگِ خروسان درسپردم
هم از لحظهی تُردِ میلادِ خویش.
□
مرگ آنگاه پاتابه همیگشود که پوپکِ زردخال
بیشانهی نقره به صحرا سرمینهاد ــ
به چشم، تاجی بهخاکافگنده جُستم
هم از لحظهی نگرانِ میلادِ خویش.
□
مرگ آنگاه پاتابه همیگشود که کبکِ خرامان
خندهی غفلت به دامنه سرمیداد ــ
به درکشیدنِ جامِ قهقهه همت نهادم
هم از لحظهی گریانِ میلادِ خویش.
□
مرگ آنگاه پاتابه همیگشود که درختِ بهارپوش
رختِ غبارآلوده به قامت میآراست ــ
چشمبراهِ خزانِ تلخ نشستم
هم از لحظهی نومیدِ میلادِ خویش.
□
مرگ آنگاه پاتابه همیگشود که هَزارِ سیاهپوش
بر شاخسارِ خزانی ترانهی بدرود ساز میکرد ــ
با تخلصِ سُرخِ بامداد به پایان بردم
لحظهلحظهی تلخِ انتظارِ خویش.
۲۷ آذر ۱۳۷۶
بانگی همه از بلور سرمیداد ــ
گوش به بانگِ خروسان درسپردم
هم از لحظهی تُردِ میلادِ خویش.
□
مرگ آنگاه پاتابه همیگشود که پوپکِ زردخال
بیشانهی نقره به صحرا سرمینهاد ــ
به چشم، تاجی بهخاکافگنده جُستم
هم از لحظهی نگرانِ میلادِ خویش.
□
مرگ آنگاه پاتابه همیگشود که کبکِ خرامان
خندهی غفلت به دامنه سرمیداد ــ
به درکشیدنِ جامِ قهقهه همت نهادم
هم از لحظهی گریانِ میلادِ خویش.
□
مرگ آنگاه پاتابه همیگشود که درختِ بهارپوش
رختِ غبارآلوده به قامت میآراست ــ
چشمبراهِ خزانِ تلخ نشستم
هم از لحظهی نومیدِ میلادِ خویش.
□
مرگ آنگاه پاتابه همیگشود که هَزارِ سیاهپوش
بر شاخسارِ خزانی ترانهی بدرود ساز میکرد ــ
با تخلصِ سُرخِ بامداد به پایان بردم
لحظهلحظهی تلخِ انتظارِ خویش.
۲۷ آذر ۱۳۷۶
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:نگران، آن دو چشمان است...
گوهر بعدی:چاهِ شغاد را ماننده...
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.