هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و عرفانی از حافظ، به زیبایی‌های معشوق و تأثیرات عمیق عشق و جذابیت‌های او بر شاعر می‌پردازد. در ابیات مختلف، شاعر از زلف و خال معشوق، چشمان فریبنده‌اش، و تأثیرات شیطانی و آسمانی او سخن می‌گوید. همچنین، اشاراتی به مفاهیم عرفانی مانند گناه، وسوسه، و عشق الهی وجود دارد.
رده سنی: 16+ متن شامل مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که درک آن‌ها نیاز به بلوغ فکری و شناخت ادبیات کلاسیک فارسی دارد. همچنین، برخی اشارات به مفاهیم گناه و وسوسه ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر نیاز به توضیح داشته باشد.

دل گمشده

گره‌ای از خم آن زلف چلیپا وا شد
هر کجا بود، دل گمشده‌ای پیدا شد

گر به آهوی ختا، نسبت چشمت دادیم
گنه از جانب او نیست، خطا از ما شد

گندم خال تو در خُلد، ره آدم زد
زلف شیطان صفتت راهزن حوا شد

ترک چشمان تو مستند و، دو شمشیر به دست
از دو بد مست یکی شهر پر از غوغا شد

سخن از لعل تو، هر جا که روم می‌شنوم
این چه سرّیست که در دوره ما پیدا شد؟

یا رب! این خرمن گل چیست که از نکهت او
آتشی حاصل و جانسوز من شیدا شد

ارنی گفت دلم بهر تماشای رُخش
لن ترانی به جواب، از دو لبش گویا شد

بی‌سبب رهزن میخانه صبوحی گشته
رهزن دین و دلم آن صنم ترسا شد
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:زخم و مرهم
گوهر بعدی:غوغای محشر
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.