هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و غنایی، از عشق سوزان، درد فراق، و آرزوهای شاعر سخن می‌گوید. شاعر از عشق خود به معشوق، رنج‌های شبانه، و تمایل به جاودانگی از طریق وصال معشوق می‌سراید. همچنین، اشاره‌ای به اسطوره‌های عاشقانه مانند فرهاد و شیرین دارد و در پایان، از می‌نوشی به عنوان تسکین دهنده دردها یاد می‌کند.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مضامین عاشقانه عمیق، دردهای روحی، و اشارات به اساطیر است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر پیچیده باشد. همچنین، استفاده از نمادهای مانند می‌نوشی نیاز به درک ادبی بالاتری دارد.

زلف و شانه

بر جان، شرار عشفت، خوش می‌کشد زبانه
باور نداشت بختم، این دولت از زمانه

دیشب دل پریشم، تا صبح، شکوه می‌کرد
گاهی ز دست زلف، گاهی ز دست شانه

خواهم که چون سکندر، گرد جهان بگردم
شهد لبت بنوشم، آب بقاء بهانه

فرهاد، بهر شیرین، گر کَند جوئی از شیر
من کرده‌ام ز دیده، سیلاب خون روانه

وقت صبوحی آمد ای ساقی سحر خیز
برخیز تا بنوشیم، از این می شبانه
وزن: مفعول فاعلاتن مفعول فاعلاتن (مضارع مثمن اخرب)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:دقیقه، دقیقه
گوهر بعدی:گل شب‌بو
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.