۴۲۵ بار خوانده شده

شب

دست بر زلف زدم، شب بود، چشمش مست خواب
برقع از رویش گشودم تا درآید آفتاب

گفتمش خورشید سر زد، ماه من بیدار شو
گفت تا من برنخیزم، کی برآید آفتاب
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر بعدی:فال قهوه
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.