هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و غزل‌گونه، از عشق و دل‌باختگی سخن می‌گوید. شاعر از زلف یار، نگاه خونریز او و آتش عشق در جانش می‌نالد. او از می‌نوشی و بی‌پروایی در عشق سخن می‌گوید و به حریفان هشدار می‌دهد که در برابر عشق او تاب نیاورند. در پایان، شاعر جان و دل خود را فدای معشوق و تیغ تیز او می‌کند.
رده سنی: 16+ متن شامل مفاهیم عاشقانه پیچیده، استعاره‌های احساسی و اشاره به می‌نوشی است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر نامناسب باشد. همچنین، برخی از تصاویر شعری مانند «غمزهٔ خونریز» و «تیغ تیز» ممکن است برای کودکان قابل درک نباشد.

غزل شمارهٔ ۱

ای پریشان کرده عمدا، زلف عنبربیز را
بر دل من دشنه داده غمزهٔ خونریز را

شد فروزان آتش سودایت اندر جان و دل
درفکن در جام بی رنگ، آب رنگ آمیز را

می پیاپی، بی محابا ده، میندیش از حریف
یاد می‌دار این دو بیت گفتهٔ دست آویز را

گر حریفی از دمادم سر بپیجاند رواست
بر کف من نه، که پور زال به شبدیز را

جان من می را و قالب خاک را و دل تو را
وین سر طناز پر وسواس تیغ تیز را
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.