هوش مصنوعی: این شعر بیانگر اعتراض و نارضایتی از وضعیت کشور و حکومت است. شاعر از حمایت نکردن از افراد نالایق و فاسد سخن می‌گوید و از خیانت برخی مسئولان به کشور انتقاد می‌کند. او بر استقلال کشور تأکید دارد و معتقد است که ملت نباید تحت‌الحمایه باشد. همچنین، شاعر به بی‌عدالتی‌ها و ذلت‌آوری برخی وزیران و مسئولان اشاره می‌کند و پیش‌بینی می‌کند که خائنان به سزای اعمال خود خواهند رسید.
رده سنی: 16+ محتوا شامل انتقادات تند سیاسی و اجتماعی است و ممکن است برای کودکان و نوجوانان زیر 16 سال مناسب نباشد. همچنین، برخی مفاهیم مانند خیانت و ذلت ممکن است برای سنین پایین سنگین باشد.

شمارهٔ ۱۴۰ - خیانت

آن را که نگون است رایتش
من هیچ نخواهم حمایتش

و آن دیو که این کار خواسته است
دیوانه بخوانند، ملتش

این کشور تحت‌الحمایه نیست
هم نیز برنجد زصحبتش

ملکی که ز جیحون و هیرمند
تا دجله برآید مساحتش

از کس بنخواهد حمایتی
وین گفته نگنجد به غیرتش

آن کس که به‌ ما داده یادداشت
وان صاحب او، چیست نیتش

بی‌جنگ بخواهد جهان گرفت؟
صعبا و غریبا حکایتش

امروز که هر ملت نژند
در سایهٔ تیغ است حرکتش

بی‌قیمت خون‌بندگی خطاست
وین بنده گرانست قیمتش

گویند سپهدار داده خط
لعنت به خطوط پر مخافش

گر داده خطی این‌چنین خطاست
کاین ملک بری بوده ذمتش

بی‌رأی شه و رأی مجلسین
ملت نشناسد به صحتش

لعنت به وزیری چنین که هست
بر خیر بداندیش‌، همتش

با آن که فزون دارد احترام
با آن که فزونست ثروتش

قوم و وطن خود کند ذلیل
وانگاه بخندد به ذلتش

بخشد وطن خود به رایگان
وانگاه گریزد ز خشیتش

زودا و قریباکه در رسد
خائن به سزای خیانتش
وزن: مفعول مفاعیل فاعلن
قالب: قصیده
تعداد ابیات: ۱۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۳۹ - شکواییه
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۴۱ - تغزل
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.