هوش مصنوعی:
این متن به بیان ویژگیهای گروهی از افراد میپردازد که با وجود فقر ظاهری، از جایگاه معنوی والایی برخوردارند. آنها خود را پادشاهان شب، تاجداران برکت، و شهریاران اصیل میدانند که با فیض الهی متصل و با نور پاک مرتبط هستند. آنها دلدادگان پاکدل و عاشقانی بااخلاقاند که دوزخ و بهشت برایشان یکسان است، چرا که تنها رضای خدا را میطلبند. آنها خود را مغز عالم و عصب هستی میدانند و معتقدند گفتارشان حجت است. آنها فرح و انبساط را به دیگران میبخشند، هرچند خود در غم و رنج به سر میبرند. متن با تأکید بر ضرورت خاکشدن (فنا در راه خدا) برای رسیدن به مقام معنوی پایان مییابد.
رده سنی:
16+
متن دارای مفاهیم عرفانی و فلسفی عمیق است که درک آنها به بلوغ فکری و آشنایی با ادبیات عرفانی نیاز دارد. همچنین، استفاده از استعارهها و نمادهای پیچیده ممکن است برای مخاطبان جوانتر دشوار باشد.
شمارهٔ ۱۷۳ - سرود شاعر
ما فقیران که روز در تعبیم
پادشاهان ملک نیمشبیم
تاجداران شامل البرکات
شهریاران کاملالنسبیم
همه با فیض محض متصلیم
همه با نور پاک منتسبیم
همه دلدادگان پاکدلیم
همه تردامنان خشک لبیم
از فراغت میان ناز و نعیم
و از ملامت میان تاب و تبیم
گاه گلگشت خلد راکوثر
گه تنور جحیم را لهبیم
بر ما دوزخ و بهشت یکیست
که به هرجا رضای او طلبیم
خلق عالم سرند وما مغزیم
اهل گیتی تنند و ما عصبیم
انجلاء قلوب را، صیقل
ارتقاء نفوس را سببیم
قول ما حجت است در هرکار
زانکه ما مردمان بلعجبیم
بستهٔ عقل اولیم، ولی
خردآموز عقل مکتسبیم
فرح و انبساط خلق از ماست
گرچه خود جمله در غم و کربیم
ما زبان فرشتگان دانیم
زانکه شاگرد کارگاه ربیم
هرکه خواهد مقام ما یابد
گو برو خاک شو که ما ذهبیم
همچوما خاکشوکه زرگردی
زانکه ما خاک وادی طلبیم
وصل از او کی طلب کنیم که ما
عاشقی چون بهار با ادبیم
پادشاهان ملک نیمشبیم
تاجداران شامل البرکات
شهریاران کاملالنسبیم
همه با فیض محض متصلیم
همه با نور پاک منتسبیم
همه دلدادگان پاکدلیم
همه تردامنان خشک لبیم
از فراغت میان ناز و نعیم
و از ملامت میان تاب و تبیم
گاه گلگشت خلد راکوثر
گه تنور جحیم را لهبیم
بر ما دوزخ و بهشت یکیست
که به هرجا رضای او طلبیم
خلق عالم سرند وما مغزیم
اهل گیتی تنند و ما عصبیم
انجلاء قلوب را، صیقل
ارتقاء نفوس را سببیم
قول ما حجت است در هرکار
زانکه ما مردمان بلعجبیم
بستهٔ عقل اولیم، ولی
خردآموز عقل مکتسبیم
فرح و انبساط خلق از ماست
گرچه خود جمله در غم و کربیم
ما زبان فرشتگان دانیم
زانکه شاگرد کارگاه ربیم
هرکه خواهد مقام ما یابد
گو برو خاک شو که ما ذهبیم
همچوما خاکشوکه زرگردی
زانکه ما خاک وادی طلبیم
وصل از او کی طلب کنیم که ما
عاشقی چون بهار با ادبیم
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب: قصیده
تعداد ابیات: ۱۶
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۷۲ - مولودیه و منقبت
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۷۴ - مطایبه و انتقاد
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.