هوش مصنوعی: این متن یک هجویه تند و تیز علیه شخصی به نام کسروی است که با الفاظ توهین‌آمیز و تحقیرآمیز، او را نادان، منفور، ملعون، و عامل شیطان توصیف می‌کند. شاعر او را به حیواناتی مانند بوزینه تشبیه کرده و ادعای مصلح بودنش را مسخره می‌کند. همچنین، او را مایه ننگ برای مردم تبریز و حتی نژاد قحطان می‌داند.
رده سنی: 18+ این متن حاوی الفاظ توهین‌آمیز، تحقیرآمیز و هجویه‌های شدید است که ممکن است برای مخاطبان کم‌سن‌وسال نامناسب باشد. همچنین، درک برخی از اشارات تاریخی و فرهنگی موجود در متن نیاز به دانش پیش‌زمینه دارد.

شمارهٔ ۱۹۹ - به یکی از معاندین

ای کسروی ای سفیه نادان
سرکشته تیه بغی و خذلان

بدبخت کسی که چون تو باشد
یک عمر به کار خوبش حیران

منفور به نزد پیر و برنا
ملعون بر کافر و مسلمان

از روز ازل فکنده ابلیس
در قلب تو کارگاه عصیان

آیینت سفاهتی هویدا
«‌پیمانت‌» حماقتی نمایان

تو ز اهرمنی و از تو بیزار
روح مشی و روان مشیان

ای مغز تو خوابگاه ابلیس
وی قلب تو جایگاه شیطان

ای مایهٔ ننگ اهل تبریز
از حکم‌آباد تا شتربان

با این تن خشک و این قیافه
هستی زکدام جنس حیوان

بوزینهٔ سل گرفته‌ای تو
پوشیده به تن لباس انسان

درکار معاشرت چنان تلخ
کز تو نشود رفیق‌، خندان

بنشینی و بر نمک بری دست
برخیزی و بشکنی نمکدان

خود را تو ز مصلحان شمردی
این نام به خود نهادی آسان

هستی به قیاس مصلحان‌، تو
چون زآب فرات‌، آب قلیان

هستی تو به طعم و بوی پیدا
هرچند شوی به رنگ پنهان

شد پارسی از تصرف تو
مهمل چو کلام جان بن جان

خشکیده و خامشی تو، گویی
چولی قزکی به‌دست طفلان

چولی قزکی ولی نه زان جنس
کز وی طلبند خلق باران

الفاظ به کسره می گذاری
زان کسرویت شده است عنوان

ورنه توکجا و آل کسری
ای مایهٔ ننگ آل قحطان
وزن: مفعول مفاعلن فعولن (هزج مسدس اخرب مقبوض محذوف)
قالب: قصیده
تعداد ابیات: ۲۰
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۹۸ - پیام به یاران تهران
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۰۰ - یادگار بهار به پاکستان
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.