هوش مصنوعی: این شعر به نامه‌ای از اسکدار علی جان اشاره دارد که باعث شادی دل بهار علی جان شده است. شاعر پس از ده سال، جایگاه و ارزش خود را در نظر علی جان می‌یابد و از او به عنوان بهترین یار و دوست یاد می‌کند. شاعر به اصولی مانند عاطفه، مسلک و شعار پایبند است و از این که از ابتدا به علی جان اعتماد داشته، پشیمان نیست. او به مقاومت در برابر روس‌ها و مبارزه با خارجیان بدون کمک دیگران اشاره می‌کند و از تجربیات سخت مانند تبعید و زندان می‌گوید. شاعر افتخار می‌کند که در کنار علی جان ایستاده و از او به عنوان شخصیتی قوی و مقاوم یاد می‌کند.
رده سنی: 15+ این متن دارای مضامین عمیق عاطفی، مبارزه و مقاومت است که ممکن است برای کودکان قابل درک نباشد. همچنین، اشاره به تجربیات سخت مانند تبعید و زندان نیاز به بلوغ فکری دارد که معمولاً در نوجوانان و بزرگسالان یافت می‌شود.

شمارهٔ ۲۰۱ - علی جان

نامه‌ات آورد اسکدار علی جان
شاد شد از وی دل بهار علی جان

یافتم این بنده گرچه از پس ده سال
در نظرت قدر و اعتبار علی جان

لیک تو بودی مرا ز ساعت اول
خوبترین یار و دوستار علی جان

در نظر من سه اصل قوت دارد
عاطفه و مسلک و شعار علی جان

من به تو با این دو دیده بودم از اول
نیستم از دیده شرمسار علی جان

گرچه کنون‌ حزب‌ و مز‌ب‌ و عاطفه ‌مرد‌ه ‌است
لیک بدان دارم افتخار علی جان

بودم و بودیم در مقابل روسان
همچویکی آهنین حصار علی جان

بودیم از پشت میزهای جراید
رزم کنان تا به پای دار علی جان

با سپه روس‌، گشته‌ایم مقابل
بی‌مدد عون و دستیار علی جان

خارجیان را ز ملک خویش براندیم
با قلمی همچو ذوالفقار علی جان

نفی بلد دیده‌ایم و حبس مکرر
تهمت خصمان نابکار علی جان

هرکه به‌جای من و تو بودی کردی
روزی صد بار انتحار علی جان
وزن: مفتعلن فاعلات مفتعلن فع (منسرح مثمن مطوی منحور)
قالب: قصیده
تعداد ابیات: ۱۲
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۰۰ - یادگار بهار به پاکستان
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۰۲ - صفاهان
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.