هوش مصنوعی:
این شعر به انتقاد از رفتار و ویژگیهای منفی مردم تهران میپردازد. شاعر تهران را شهری میداند که در پی عیش و تنعم است و در مواقع بحرانی مانند حمله افغانها یا مقاومت در برابر مغولان و روسها، مردم تهران حضور مؤثری ندارند. همچنین، شاعر به عدم وفاداری، دوستیهای ناپایدار، و طمعکاری مردم تهران اشاره میکند و معتقد است که تهرانها در وفاداری و صداقت ضعیف هستند.
رده سنی:
18+
محتوا شامل انتقادات تند اجتماعی و مفاهیم پیچیدهای مانند هویت فرهنگی و وفاداری است که درک آن برای مخاطبان زیر 18 سال ممکن است دشوار باشد. همچنین، برخی از ابیات حاوی اشارات تاریخی و اجتماعی هستند که نیاز به دانش پیشینه برای درک کامل دارند.
شمارهٔ ۲۷۱ - تهرانی
دمادم در پی عیش و تناسانی است تهرانی
ز بغدادی وکوفی نسخهٔ ثانی است تهرانی
به هنگام حوادث گر بنای امتحان آید
چو پیش لشگر افغان، صفاها نیست تهرانی
گر ایرانی بود باری خراسانی و تبریزی
کجا هرگز توان گفتن که ایرانیست تهرانی
چومیبندد خراسانی بهپرخاش مغولانصف
غنوده اندر آن سرداب پنهانیست تهرانی
چو آذربایجانی میزند با روسیان پنجه
پی یغمای رشتی و خراسانی است تهرانی
چو شیرازی کند با لشکر شیبانیان کوشش
اسیر بند غفلتهای شیطانی است تهرانی
فنای الفت و عهد و فنای صدق و غمخواری
درست آمد که اندر دوستی فانی است تهرانی
نورزد عشق باکس جز به قصد بردن جانش
بدین معنی رفیق و عاشق جانی است تهرانی
اگر مفلس شدی یاری ز تهرانی مجو هرگز
که خصم تنگی ویار فراوانی است تهرانی
چو نادانی و تهرانی بود در قافیت یکسان
همیشه در پی تروبج نادانی است تهرانی
به هر نسبت که کردم فکر، فکرم ناتمام آمد
بهجز این نسبت کامل که تهرانی است تهرانی
اگر تهرانیئی اندر وفاداری درست آید
مزور بایدش خواندن و الا نیست تهرانی
ز بغدادی وکوفی نسخهٔ ثانی است تهرانی
به هنگام حوادث گر بنای امتحان آید
چو پیش لشگر افغان، صفاها نیست تهرانی
گر ایرانی بود باری خراسانی و تبریزی
کجا هرگز توان گفتن که ایرانیست تهرانی
چومیبندد خراسانی بهپرخاش مغولانصف
غنوده اندر آن سرداب پنهانیست تهرانی
چو آذربایجانی میزند با روسیان پنجه
پی یغمای رشتی و خراسانی است تهرانی
چو شیرازی کند با لشکر شیبانیان کوشش
اسیر بند غفلتهای شیطانی است تهرانی
فنای الفت و عهد و فنای صدق و غمخواری
درست آمد که اندر دوستی فانی است تهرانی
نورزد عشق باکس جز به قصد بردن جانش
بدین معنی رفیق و عاشق جانی است تهرانی
اگر مفلس شدی یاری ز تهرانی مجو هرگز
که خصم تنگی ویار فراوانی است تهرانی
چو نادانی و تهرانی بود در قافیت یکسان
همیشه در پی تروبج نادانی است تهرانی
به هر نسبت که کردم فکر، فکرم ناتمام آمد
بهجز این نسبت کامل که تهرانی است تهرانی
اگر تهرانیئی اندر وفاداری درست آید
مزور بایدش خواندن و الا نیست تهرانی
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب: قصیده
تعداد ابیات: ۱۲
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۷۰ - تاریخچه انقلاب مشروطه
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۷۲ - آزرم
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.