هوش مصنوعی: شاعر در این متن به توصیف یک منظره طبیعی و احساسات خود می‌پردازد. او با دیدن یک خاربن در باغ، به تفکر در مورد ویژگی‌های منحصر به فرد آن می‌پردازد و آن را با عناصری مانند تیغ بدون قبضه و شعر بدون وزن مقایسه می‌کند. سپس به تأثیر این منظره بر دل خود اشاره می‌کند و در نهایت به راز و حقیقت پنهان در طبیعت و تربیت می‌رسد.
رده سنی: 16+ این متن دارای مفاهیم عمیق فلسفی و عرفانی است که درک آن برای مخاطبان زیر 16 سال ممکن است دشوار باشد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و تشبیهات پیچیده نیاز به سطحی از بلوغ فکری دارد.

شمارهٔ ۱۳ - در وصف مجلهٔ فروغ تربیت

به باغ در، به مه دی خمیده خاربنی
به پیشم آمدگفتم درین چه خاصیت است

نه تیر قامت او را ز غنچه پیکانست
نه صدر حشمت او را ز برگ حاشیت است

بسان تیغی کان‌را نه قبضه و نه نیام
بسان شعری کان را نه وزن و قافیت است

میان برف یکی خاربن تو گفتی راست
میانهٔ دل پاک‌، ازکژی یکی نیت است

هوای او به دل اندر غم آورد، گویی
ز طبع خسته یکی پر ملال مرثیت است

به نوبهاران زان پس بدیدمش خوش و خوب
چو توبه‌ای خوش کاندر قفای معصیت است

شکفته سرخ گلی بر فرازآن گفتی
فراز قصر سعادت درفش عافیت است

شگفتم آمد زان حال و فکرتم جنبید
بلی شگفتی آغاز فکر و تزکیت است

نگاه کردم هر سو و راز آن جستم
که آن‌چه خاصیتی بود و این چه کیفیت است

بسیط خاک بنگشود راز من آری
بسیط خاک چراگاه راز و تعمیت است

برآسمان نگرستم وزآفتاب بلند
سئوال کردم‌، گفت این فروغ تربیت است
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: قطعه
تعداد ابیات: ۱۱
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۲ - انتخابات
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۴ - کجاست‌؟
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.