هوش مصنوعی: شاعر در این متن از گذرا بودن زندگی و یادگارهای آن سخن می‌گوید. او اشاره می‌کند که تنها چیزی که از خوبی‌ها و زشتی‌های جهان باقی می‌ماند، یادگارهایی است که در دفتر ثبت می‌شود. همچنین، او از ناپایداری لحظات زیبا مانند بهار و شادی‌های زودگذر یاد می‌کند و از دوستش می‌خواهد که حتی اگر بهار نماند، به کام دل خود بماند.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق فلسفی و عرفانی است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از زبان و اصطلاحات شعر کلاسیک فارسی نیاز به سطحی از بلوغ فکری و ادبی دارد.

شمارهٔ ۶۸ - به یادگار در دفتر یکی از دوستان نوشته شد

چه یادگار نوبسم من اندرین دفتر
که ازکدورت دل خامه را قرار نماند

بدین خوشیم که از خوب و زشت کار جهان
به روزگار جز این چند یادگار نماند

یکی سوار درآمد به دشت و شوخی کرد
ولی دریغ که جزگرد از آن سوار نماند

تو ای رفیق که خواندی خط بهار امروز
بمان به کام دل خویش اگر بهار نماند
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: قطعه
تعداد ابیات: ۴
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۶۷ - صبر و ثبات
گوهر بعدی:شمارهٔ ۶۹ - مطایبه
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.