هوش مصنوعی:
شاعر در این متن از فضیلت قناعت و سادهزیستی سخن میگوید و با اشاره به گلها و گلدانها، زیباییهای ساده و بیآلایش زندگی را ستایش میکند. او از شرمساری خود به دلیل سادهلوحی و ارسال گلی کوچک به رضوان (بهشت) میگوید و در نهایت، با طنزی ظریف، از ارسال چند گلدان به باغ ادب به عنوان هدیه پوزش میخواهد.
رده سنی:
15+
این متن دارای مفاهیم اخلاقی و فلسفی نسبتاً عمیق است که درک آنها نیاز به تجربه و بلوغ فکری دارد. همچنین، استفاده از استعارهها و کنایههای ادبی ممکن است برای کودکان قابل فهم نباشد.
شمارهٔ ۱۲۲ - قطعهٔ دیگر به همان مناسبت (خطاب به استاد جلال همایی)
همای فضیلت همایی که او را
دعاها پی راحت جان فرستم
قناعت به گلدان گل کرد و اینک
به تشویر گل زی گلستان فرستم
بهشرم اندرم کز سر سادهلوحی
گلی مختصر سوی رضوان فرستم
چه پوزش گزارم که شوخرویی
به باغ ادب چند گلدان فرستم
دعاها پی راحت جان فرستم
قناعت به گلدان گل کرد و اینک
به تشویر گل زی گلستان فرستم
بهشرم اندرم کز سر سادهلوحی
گلی مختصر سوی رضوان فرستم
چه پوزش گزارم که شوخرویی
به باغ ادب چند گلدان فرستم
وزن: فعولن فعولن فعولن فعل (متقارب مثمن محذوف یا وزن شاهنامه)
قالب: قطعه
تعداد ابیات: ۴
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۲۱ - در هجو پنیر و زیتون
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۲۳ - قطعه (خطاب به استاد جلال همایی)
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.