هوش مصنوعی:
این متن شعری است که در سوگ فردی به نام «امین» سروده شده است. امین شخصیتی نیکخواه، عزیز و محبوب بود که در نیمهشب جان سپرد. او در طول عمر خود به فقرا و ثروتمندان به یکسان خدمت کرد و هرگز به دنبال مال و مقام نبود. در زمان سختیها، از جان و مال خود گذشت و در راه دفاع از وطن کوشید. او در دوران تبعید و حبس نیز استوار ماند و هرگز از راه راست منحرف نشد. در پایان، یکی از یاران سال وفاتش را پرسید و بهار غمگین پاسخ داد: «دریغ و آه امین».
رده سنی:
16+
متن دارای مضامین عمیق عرفانی، اخلاقی و اجتماعی است که درک آن برای نوجوانان و بزرگسالان مناسبتر است. همچنین، اشاره به مفاهیمی مانند مرگ، فداکاری، وطنپرستی و مقاومت در برابر سختیها ممکن است برای کودکان کمسنوسال نامفهوم یا سنگین باشد.
شمارهٔ ۱۵۱ - دریغ و آه امین
دریغ و درد که در عین نیکخواهی و مهر
نهفت رخ ز رفیقان نیکخواه، امین
دریغ و آه که در نیمشب به مرگ فجا
رسید روز حیاتش به شامگاه، امین
جدا شد از بر یاران به نیمهراه حیات
نبود اگرچه ز یاران نیمهراه، امین
امین تجار آن سید ستوده که بود
تمام عمر به نزد گدا و شاه، امین
پناه خلق، سر خاندان، حبیبالله
غنوده در کنف رحمت اله، امین
نبرده بود ز راهش چو خواجگان دگر
غرور دولت و سودای مال و جاه، امین
بعین عزّ و غنا میتوان شدن درویش
گر این سخن نپذیری بود گواه، امین
به روز حادثه داد امتحان بسی، که کند
پی دفاع وطن کار صد سپاه، امین
ز جان و مال و کسان جمله دست شست و برفت
زمان هجرت و آن دورهٔ سیاه، امین
ز حبس و نفی نرنجید و راه کج نگرفت
که صدق و راستیش بود تکیهگاه، امین
شمار سال وفاتش یکی ز یاران خواست
بهار غمزده گفتا: «دریغ و آه امین»
نهفت رخ ز رفیقان نیکخواه، امین
دریغ و آه که در نیمشب به مرگ فجا
رسید روز حیاتش به شامگاه، امین
جدا شد از بر یاران به نیمهراه حیات
نبود اگرچه ز یاران نیمهراه، امین
امین تجار آن سید ستوده که بود
تمام عمر به نزد گدا و شاه، امین
پناه خلق، سر خاندان، حبیبالله
غنوده در کنف رحمت اله، امین
نبرده بود ز راهش چو خواجگان دگر
غرور دولت و سودای مال و جاه، امین
بعین عزّ و غنا میتوان شدن درویش
گر این سخن نپذیری بود گواه، امین
به روز حادثه داد امتحان بسی، که کند
پی دفاع وطن کار صد سپاه، امین
ز جان و مال و کسان جمله دست شست و برفت
زمان هجرت و آن دورهٔ سیاه، امین
ز حبس و نفی نرنجید و راه کج نگرفت
که صدق و راستیش بود تکیهگاه، امین
شمار سال وفاتش یکی ز یاران خواست
بهار غمزده گفتا: «دریغ و آه امین»
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: قطعه
تعداد ابیات: ۱۱
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۵۰ - شکایت از بچهها
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۵۲ - تاریخ تونل راه لرستان
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.