هوش مصنوعی: کلی که سرش زخمی و ناسور بود، کنار نهر سرش را خاراند و کلاهش به آب افتاد. او سعی کرد کلاه را بگیرد، اما آب آن را سریع‌تر می‌برد. کلاه در نهایت در آب گم شد و کلی ناامید شد. او به دوستانش گفت که این کلاه برای سرش گشاد بود.
رده سنی: 12+ این متن یک شعر تمثیلی است که ممکن است برای درک کامل مفهوم آن، خواننده نیاز به تجربه و درک بیشتری از زندگی داشته باشد. همچنین، استفاده از واژگان کهن و ساختار شعری ممکن است برای کودکان کم‌سن‌وسال دشوار باشد.

شمارهٔ ۷۷ - کل و کلاه

کلی را سر از زخم ناسور بود
ز خارش توانش ز تن دور بود

کنار یکی نهر، خارید سر
کلاهش فتاد اندر آن نهر در

بجنبید و بشتافت بر طرف آب
ولی آب را زو فزون‌ بُد شتاب

کله گه بغلطید وگه شد به‌اوج
به فرجام گم گشت در زیر موج

چو نومید شد کل ز صید کلاه
برون قاه قاه و درون آه آه

به ‌یاران چنین گفت‌: کاین رشک لاخ
برای سرم بود لختی فراخ
وزن: فعولن فعولن فعولن فعل (متقارب مثمن محذوف یا وزن شاهنامه)
قالب: مثنوی
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۷۶ - خدا و والدین
گوهر بعدی:شمارهٔ ۷۸ - دزدان خر
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.