هوش مصنوعی:
در این متن، مردی پارهدوز در محفلی داستانی را نقل میکند درباره گلی که در حمام به دستش رسید. او گل را خمیر کرد و از بوی خوش آن شگفتزده شد. وقتی از گل پرسید که چگونه چنین عطری دارد، گل پاسخ داد که این کمال را از همنشینی با گلهای دیگر به دست آورده است وگرنه او همان خاک ناچیز است.
رده سنی:
12+
متن دارای مفاهیم عمیق اخلاقی و تمثیلی است که برای درک بهتر، به سطحی از بلوغ فکری نیاز دارد. همچنین، زبان شعرگونه و ادبی آن ممکن است برای کودکان کمسنوسال نامفهوم باشد.
تضمین قطعهٔ سعدی
شبی درمحفلی با آه وسوزی
شنیدستم که مرد پارهدوزی
چنین می گفت با پیر عجوزی
گلی خوش بوی در حمام روزی
رسید از دست محبوبی بهدستم
گرفتم آن گل و کردم خمیری
خمیری نرم و نیکو چون حریری
معطر بود و خوب و دلپذیری
بدو گفتم که مشکی یا عبیری
که از بوی دلاویز تو مستم
همه گلهای عالم آزمودم
ندیدم چون تو و عبرت نمودم
چو گل بشنید این گفت و شنودم
بگفتا من گلی ناچیز بودم
ولیکن مدتی با گل نشستم
گل اندر زیر پا گسترده پر کرد
مرا با همنشینی مفتخر کرد
چو عمرم مدتی با گل گذر کرد
کمال همنشین در من اثر کرد
وگرنه من همان خاکم که هستم
شنیدستم که مرد پارهدوزی
چنین می گفت با پیر عجوزی
گلی خوش بوی در حمام روزی
رسید از دست محبوبی بهدستم
گرفتم آن گل و کردم خمیری
خمیری نرم و نیکو چون حریری
معطر بود و خوب و دلپذیری
بدو گفتم که مشکی یا عبیری
که از بوی دلاویز تو مستم
همه گلهای عالم آزمودم
ندیدم چون تو و عبرت نمودم
چو گل بشنید این گفت و شنودم
بگفتا من گلی ناچیز بودم
ولیکن مدتی با گل نشستم
گل اندر زیر پا گسترده پر کرد
مرا با همنشینی مفتخر کرد
چو عمرم مدتی با گل گذر کرد
کمال همنشین در من اثر کرد
وگرنه من همان خاکم که هستم
وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب: مسمط
تعداد ابیات: ۱۲
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:سعدی
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.