هوش مصنوعی: شبی زلال و پرستاره توصیف می‌شود که در آن راوی می‌تواند به راحتی ستاره‌ها را لمس کند و تصویر معشوق را در آینه‌ی هر ستاره ببیند. در ادامه، تنهایی راوی در دشت بی‌کران و سوختن عاشقانه‌اش در کنار معشوق بیان می‌شود، در حالی که تنها ستاره‌ها و نسیم شاهد این حالات هستند.
رده سنی: 15+ متن دارای مضامین عاشقانه و احساسی است که درک آن برای کودکان دشوار است. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و تصاویر شاعرانه نیاز به سطحی از بلوغ فکری و تجربه‌ی عاطفی دارد که معمولاً در نوجوانان و بزرگسالان یافت می‌شود.

در زلال شب

شب آنچنان زلال، که میشد ستاره چید!
دستم به هر ستاره که می خواست می رسید
نه از فراز بام،
که از پای بوته ها
می شد ترا در آینهء هرستاره دید!
*
در بی کرانِ دشت
در نیمه های شب
جز من که با خیال تو
می گشتم
جز من که در کنار تو می سوختم غریب!
تنها ستاره بود که می سوخت.
تنها نسیم بود که می گشت.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:تو نیستی که ببینی
گوهر بعدی:بیا ز سنگ بپرسیم!
نظرها و حاشیه ها
مهسا غفوری
۱۳۹۹/۱/۱۷ ۱۷:۱۹

از زندگی امروز لذت ببر چون دیروز رفت