هوش مصنوعی: این شعر به تصاویر عمیق و نمادینی از طبیعت مانند اقیانوس، باران و تاریکی می‌پردازد که با احساسات انسانی مانند سوگ، وحشت و امید درهم آمیخته است. شاعر از باران به عنوان نماد امید یاد می‌کند و از آن می‌پرسد آیا می‌تواند بر پلیدی‌های جهان غلبه کند.
رده سنی: 16+ متن دارای مضامین عمیق و نمادین است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر پیچیده باشد. همچنین، اشاره به مفاهیمی مانند سوگ، ننگ و تباهی نیاز به درک بالاتری از زندگی و احساسات انسانی دارد.

آه، باران

ریشه در اعماقِ اقیانوس دارد ــ شاید ــ
این گیسو پریشان کرده
بید وحشی باران .
یا ، نه ، دریایی است گویی ، واژگونه ، بر فراز شهر ،
شهر سوگواران .
*

هر زمانی که فرو می بارد از حد بیش
ریشه در من می دواند پرسشی پیگیر ، با تشویش :
رنگ این شب های وحشت را
تواند شست آیا از دل یاران ؟
*

چشم ها و چشمه ها خشک اند .
روشنی ها محو در تاریکی دلتنگ ،
همچنان که نام ها در ننگ !

هرچه پیرامون ما غرق تباهی شد .
آه، باران، ای امید جان بیداران !
بر پلیدی ها - که ما عمری ست در گرداب آن غرقیم -
آیا‌، چیره خواهی شد ؟
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:انسان باشیم
گوهر بعدی:شب های کارون
نظرها و حاشیه ها
ناشناس
۱۴۰۱/۷/۱۹ ۱۹:۲۲

چه اسم زیبایی برای سایت گذاشتین.لطفا گنجینه رو کامل تر بفرمایید.پیروز باشی

گوهرین: با سلام و احترام؛
با تشکر از حسن توجه شما.
سلامت باشید

سمیرا
۱۴۰۰/۸/۸ ۱۰:۳۰

شعر بسیار زیبا و پرمفهوم فریدون مشیری که اگه با صدای استاد شجریان گوش کنیم زیباییش هزارچندان میشه.

ناشناس
۱۴۰۰/۵/۷ ۱۱:۲۱

چه زیباست