هوش مصنوعی: شاعر در این متن عمیقاً احساسات خود را دربارهٔ نخواستن مرگ و عشق به زندگی بیان می‌کند. او از دردها و رنج‌های جهان آگاه است، اما عشق به انسان‌ها، طبیعت و زیبایی‌های دنیا باعث می‌شود که نخواهد بمیرد. او می‌خواهد برای گسترش محبت، عدالت و خرد بماند و در بهبود دنیای رنج‌دیده نقش داشته باشد. متن سرشار از عواطف شدید و امید به آینده‌ای بهتر است.
رده سنی: 16+ متن دارای مضامین عمیق فلسفی و عاطفی است که درک کامل آن ممکن است برای مخاطبان زیر 16 سال دشوار باشد. همچنین، برخی از مفاهیم مانند رنج جهان و مرگ نیاز به سطحی از بلوغ فکری دارند.

نمی خواهم بمیرم

نمی خواهم بمیرم، با که باید گفت؟
کجا باید صدا سر داد؟
در زیر کدامین آسمان،
روی کدامین کوه؟
که در ذرات هستی رَه بَرَد توفان این اندوه
که از افلاک عالم بگذرد پژواک این فریاد!
کجا باید صدا سر داد؟

*

فضا خاموش و درگاه قضا دور است
زمین کر، آسمان کور است
نمی خواهم بمیرم، با که باید گفت؟

*

اگر زشت و اگر زیبا
اگر دون و اگر والا
من این دنیای فانی را
هزاران بار از آن دنیای باقی دوست تر دارم

به دوشم گرچه بار غم توانفرساست
وجودم گرچه گردآلود سختی هاست
نمی خواهم از این جا دست بردارم!
تنم در تار و پودِ عشقِ انسان های خوبِ نازنین بسته ست.
دلم با صد هزاران رشته، با این خلق
با این مهر، با این ماه
با این خاک با این آب ...
پیوسته است.

مراد از زنده ماندن، امتداد خورد و خوابم نیست
توان دیدنِ دنیای ره گم کرده در رنج و عذابم نیست
هوای همنشینی با گل و ساز و شرابم نیست.

جهان بیمار و رنجور است.
دو روزی را که بر بالین این بیمار باید زیست
اگر دردی ز جانش برندارم ناجوانمردی است.
*

نمی خواهم بمیرم تا محبت را به انسانها بیاموزم
بمانم تا عدالت را برافرازم، بیفروزم

خرد را، مهر را تا جاودان بر تخت بنشانم
به پیشِ پای فرداهای بهتر گل برافشانم
چه فردایی، چه دنیایی!
جهان سرشار از عشق و گل و موسیقی و نور است ...

نمی خواهم بمیرم، ای خدا!
ای آسمان!
ای شب!
نمی خواهم
نمی خواهم
نمی خواهم
مگر زور است؟
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:یاد یار مهربان
گوهر بعدی:باغ
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.