هوش مصنوعی:
این شعر عاشقانه و عرفانی، بیانگر عشق عمیق شاعر به معشوق و بیاعتنایی به دنیا و مدعیان است. شاعر عشق را سرّ سویدای جان خود میداند و آرامش خود را در سایه معشوق جستجو میکند. او بهشت و نعمتهای آن را به رقیب میسپارد و رنج و غم ناشی از عشق را میپذیرد. شاعر از مدعیان و صوفیان میگوید که سخنان او را درک نمیکنند و در نهایت، از می و ساغر به عنوان نمادهایی از عشق و روحپروری یاد میکند.
رده سنی:
16+
محتوا شامل مفاهیم عرفانی و عاشقانه عمیق است که ممکن است برای مخاطبان جوانتر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از نمادهای مانند می و ساغر ممکن است نیاز به درک بالاتری از ادبیات داشته باشد.
دیدار یار
عشق نگار، سرِّ سویدای جان ماست
ما خاکسار کوی تو، تا در توان ماست
با خلدیان بگو که، شما و قصور خویش
آرام ما به سایه سرو روان ماست
فردوس و هر چه هست در آن، قسمت رقیب
رنج و غمی که می رسد از او، از آن ماست
با مدعی بگو که تو و “جنت النعیم”
دیدار یار، حاصل سرّ نهان ماست
ساغر بیار و باده بریز و کرشمه کن
کاین غمزه، روحپرور جان و روان ماست
این با هُشان و علم فروشان و صوفیان
مینشنوند آنچه که ورد زبان ماست
ما خاکسار کوی تو، تا در توان ماست
با خلدیان بگو که، شما و قصور خویش
آرام ما به سایه سرو روان ماست
فردوس و هر چه هست در آن، قسمت رقیب
رنج و غمی که می رسد از او، از آن ماست
با مدعی بگو که تو و “جنت النعیم”
دیدار یار، حاصل سرّ نهان ماست
ساغر بیار و باده بریز و کرشمه کن
کاین غمزه، روحپرور جان و روان ماست
این با هُشان و علم فروشان و صوفیان
مینشنوند آنچه که ورد زبان ماست
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:مذهب رندان
گوهر بعدی:سبوی عاشقان
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.