هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و عرفانی، با تصاویر زیبا و استعاره‌های غنی، به توصیف عشق و دل‌باختگی، زیبایی معشوق، و رنج‌های دوری از او می‌پردازد. شاعر از عناصری مانند گیسوی دلبر، رخسار ماه‌گونه، زلف و خال، و وصال معشوق برای بیان احساسات خود استفاده می‌کند. همچنین، اشاراتی به مفاهیم عرفانی مانند رهایی از هستی و مستی عشق وجود دارد.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عاشقانه و عرفانی، استفاده از استعاره‌های پیچیده، و لحن احساسی شعر ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر چالش‌برانگیز باشد. درک کامل این متن نیاز به بلوغ فکری و آشنایی با ادبیات کلاسیک دارد.

هوای وصال

در پیچ و تاب گیسوی دلبر، ترانه است
دل برده فدایی هر شاخ شانه است

جان در هوای دیدن رخسار ماه توست
در مسجد و کنیسه نشستن بهانه است

در صید عارفان و ز هستی رمیدگان
زلفت چو دام و، خال لبت همچو دانه است

اندر وصال روی تو ای شمس تابناک
اشکم چو سیل جانب دریا روانه است

در کوی دوست، فصل جوانی به سر رسید
باید چه کرد؟ این همه جور زمانه است

امواج حُسن دوست، چو دریای بی‏کران
این مستِ تشنه کامْ غمش در کرانه است

میخانه در هوای وصالش طرب کنان
مطرب به رقص و شادی و چنگ و چَغانه است
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:خانه عشق
گوهر بعدی:پرتو عشق
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.