هوش مصنوعی:
شاعر در این شعر از رهایی از قید و بندهای دنیوی و پیوستن به حالتی از بیخودی و مستی معنوی سخن میگوید. او از ترک مدرسه و دیر، سفر به سوی نیستی، و کنار گذاشتن خرقه فقر صحبت میکند و نشان میدهد که از همه تعلقات دنیوی رها شده است.
رده سنی:
16+
مفاهیم عمیق عرفانی و استفاده از استعارههای پیچیده مانند 'سفر به سوی نیستی' و 'مستی معنوی' ممکن است برای مخاطبان جوانتر قابل درک نباشد. همچنین، برخی مضامین مانند رها کردن قید و بندهای اجتماعی ممکن است نیاز به سطحی از بلوغ فکری برای تفسیر صحیح داشته باشد.
خِرقه فقر
بر در میکدهام دست فشان خواهی دید
پایکوبان، چو قلندرمنشان خواهی دید
باز سرمست از آن ساغر می، خواهم شد
بیهُشم مسخره پیر و جوان خواهی دید
از درِ مدرسه و دیْر برون خواهم تاخت
عاکف سایه آن سرو روان خواهی دید
از اقامتگه هستی، به سفر خواهم رفت
به سوی نیستیام رخت کشان خواهی دید
خرقه فقر به یکباره تهی خواهم کرد
ننگ این خرقه پوسیده، عیان خواهی دید
باده از ساغر آن دلزده خواهم نوشید
فارغم از همه ملک دو جهان خواهی دید
پایکوبان، چو قلندرمنشان خواهی دید
باز سرمست از آن ساغر می، خواهم شد
بیهُشم مسخره پیر و جوان خواهی دید
از درِ مدرسه و دیْر برون خواهم تاخت
عاکف سایه آن سرو روان خواهی دید
از اقامتگه هستی، به سفر خواهم رفت
به سوی نیستیام رخت کشان خواهی دید
خرقه فقر به یکباره تهی خواهم کرد
ننگ این خرقه پوسیده، عیان خواهی دید
باده از ساغر آن دلزده خواهم نوشید
فارغم از همه ملک دو جهان خواهی دید
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:عاشق دلباخته
گوهر بعدی:بهار آرزو
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.