هوش مصنوعی: این شعر از حافظ بیانگر احساس پریشانی، درماندگی و خطاکاری شاعر است. او از نادیده گرفته شدن رنج‌هایش توسط دیگران شکایت دارد و به عاشقانی اشاره می‌کند که در مستی به دنبال معشوق رفته‌اند. شاعر از تهیدستی و ظلمی که بر او رفته سخن می‌گوید و مخاطب را به شکستن قفس محدودیت‌ها و آزادسازی غم‌ها دعوت می‌کند. در پایان، او به بی‌حاصلی عمر و دعواهای بی‌فایده اشاره می‌کند.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عرفانی و اجتماعی موجود در شعر ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از مضامین مانند درماندگی و انتقاد از جامعه نیاز به بلوغ فکری دارد.

کاروان عشق

پریشان‏حالی و درماندگیّ ما نمی‏دانی
خطا کاری ما را فاش بی پروا نمی‏دانی

به مستی، کاروان عاشقان رفتند از این منزل
برون رفتند از لا جانب الّا، نمی‏دانی

تهی‏دستی و ظالم پیشگیّ ما نمی‏بینی
سبکباری عاشق پیشه والا، نمی‏دانی

برون رفتند از خود تا که دریابند دلبر را
تو در کنج قفس منزلگه عنقا نمی‏دانی

زجا برخیز و بشکن این قفس، بگشای غلها را
تو منزلگاه آدم را ورأ لا نمی‏دانی

نبردی حاصلی از عمر، جز دعوای بی‏حاصل
تو گویی آدمیّت را جز این دعوا نمی‏دانی
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:بار امانت
گوهر بعدی:گلزار جان
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.