هوش مصنوعی:
این شعر از حافظ، با استفاده از تصاویر طبیعت و استعارههای عاشقانه، به بیان احساسات شاعرانه و عرفانی میپردازد. شاعر از زیباییهای طبیعت مانند صحرا، چمن، گل و بلبل سخن میگوید و آنها را به معشوق و احساسات خود پیوند میزند. همچنین، اشاراتی به مینوشی و مستی عرفانی دارد و از فراموشی معشوق شکایت میکند.
رده سنی:
16+
این شعر دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که درک آنها به بلوغ فکری و تجربهی زندگی نیاز دارد. همچنین، برخی از اشارات مانند مینوشی و مستی ممکن است برای مخاطبان جوانتر نامناسب باشد.
شمارهٔ ۴۶
زمانه حله نو بست روی صحرا را
کشید دل به چمن لعبتان رعنا را
هوای گل ز خوشی یاد می دهد، لیکن
چه سود چون تو فرامش نمی شوی ما را
ز سرو بستان چندین چه می پرد بلبل
مگر ندید جوانان سرو بالا را
چو می خوری به سرم نیز جرعه می ریز
که مردمی نبود باده نوش تنها را
فروختم به یکی جرعه گنج عقل، آری
شرابخواره نبیند کساد کالا را
نسیم باد صبا از برای جلوه باغ
کشید بر رخ رنگین حریر دیبا را
زمین ز سبزه رنگین به چرخ می ماند
به تار موی بیاویخت جان اعدا را
ز فر مدح تو صد منت است بر خسرو
ضمیر مدح سرا و زبان گویا را
کشید دل به چمن لعبتان رعنا را
هوای گل ز خوشی یاد می دهد، لیکن
چه سود چون تو فرامش نمی شوی ما را
ز سرو بستان چندین چه می پرد بلبل
مگر ندید جوانان سرو بالا را
چو می خوری به سرم نیز جرعه می ریز
که مردمی نبود باده نوش تنها را
فروختم به یکی جرعه گنج عقل، آری
شرابخواره نبیند کساد کالا را
نسیم باد صبا از برای جلوه باغ
کشید بر رخ رنگین حریر دیبا را
زمین ز سبزه رنگین به چرخ می ماند
به تار موی بیاویخت جان اعدا را
ز فر مدح تو صد منت است بر خسرو
ضمیر مدح سرا و زبان گویا را
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۴۵
گوهر بعدی:شمارهٔ ۴۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.