هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه بیانگر عشق عمیق و یکدله شاعر به معشوق است که حاضر به فداکاری و گذشتن از جان برای اوست. شاعر از بی‌توجهی معشوق رنج می‌برد و احساس تنهایی و حرمان می‌کند. همچنین، او از بی‌صبری در عشق و ناکامی‌هایش سخن می‌گوید.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عاشقانه و عرفانی موجود در شعر ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از مضامین مانند حرمان و رنج عشق نیاز به بلوغ عاطفی دارد.

شمارهٔ ۵۵۳

دلی دارم که جز جانان نخواهد
همین معشوقه خواهد، جان نخواهد

گر جان خواهد از وی خوبرویی
روان بدهد، ز من فرمان نخواهد

مرا گویند، سامانی نداری؟
کسی از عاشقان سامان نخواهد

گذر در کوی ما آن دوزخی راست
که جا در روضه رضوان نخواهد

سر من زین پس و شمشیر خوبان
کسی تا خون من زایشان نخواهد

مفرما صبر کان را هر که دیده ست
صبوری از من حیران نخواهد

غم آمد در دل تنگم، ندانست
که در تنگی کسی مهمان نخواهد

برنجم، گر تو خسرو را نخواهی
تو خواهی، لیک این حرمان نخواهد
وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۵۵۲
گوهر بعدی:شمارهٔ ۵۵۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.