۳۵۰ بار خوانده شده

افزوده ای بر جنگلی ها

گویی درخت های "سیاهکل" ،
تا دشت و شهر ریشه دوانده ست
که غرش سلاح و جوشش خون شهید
هر دو فزونی می گیرد
بذری که "کوچک" و "عمو اوغلی" پاشیدند
اکنون نهال می شود
اکنون نهال ها ...
بنگر که کوه و شعر
شباشب آذین می گردد
با قامتِ بلند بپا خاستگان ...
واخوردگان
گفتند یاوه :
- "جانی ِ جبّار با صد هزار گزمه و خنجر مسلح است
جز صبر و انتظار ، رهی نیست"
امّا ،
ای همچون من به کار ، تو ای بیدار !
بر بام شب بایست ، نظر کن :
دریایی از درخت سترگ و مسلح است
کاینک به سوی "مَکبث" می آید ...
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:جنگلی ها ...
گوهر بعدی:دامون ۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.