هوش مصنوعی: این متن شعری عاشقانه و غمگین است که در آن شاعر از درد عشق، فراق و رنج‌های روحی خود می‌گوید. او از ناتوانی در فرار از بلاها و تحمل جفاها سخن می‌گوید و تأکید می‌کند که با وجود تمام سختی‌ها، از عشق خود دست نخواهد کشید. همچنین، شاعر از خاطرات گذشته و تأثیر عمیق معشوق بر روح و روان خود یاد می‌کند.
رده سنی: 16+ متن دارای مضامین عاطفی عمیق و غمگین است که درک کامل آن ممکن است برای مخاطبان کم‌سن‌وسال دشوار باشد. همچنین، برخی از مفاهیم مانند رنج عشق و فراق نیاز به بلوغ عاطفی دارد.

شمارهٔ ۸۰۵

غمزه مردم کشی پرده صبرم درید
من نرسیدم بدو، کام به جانم رسید

باد نه ام زین بلا چند توانم گریخت
سنگ نه ام، این جفا چند توانم کشید

بی دلم، ای مردمان، توبه نخواهم شکست
عاشقم، ای دوستان، پند نخواهم شنید

سوختم، این آه گرم چند نهانی کشم؟
گریه نخواهم گشاد، جامه نخواهم درید

دل ز من آن روز برد کو به خوشی خفته بود
باد بر او می گذشت، موی سیه می برید

دی که گشادی خدنگ، خوش پسرا، بر شکار
شب همه شب تا به روز در دل من می خلید

بهر خدا رخ بپوش یا ز نظر دور مشو
کافت جان بیش ازین ما نتوانیم دید

پیش خیال تو دوش از گله دل مرا
قصه به لب می گذشت، اشک برو می دوید

در سر خسرو چنان شست خیالت که گر
کار به تیغ اوفتد، زو نتواند پرید
وزن: مفتعلن فاعلن مفتعلن فاعلن (منسرح مطوی مکشوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۸۰۴
گوهر بعدی:شمارهٔ ۸۰۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.