هوش مصنوعی:
این شعر عاشقانه بیانگر احساسات شدید عاشقانه و دیوانهوار است که در آن شاعر از عشق و شوق بیحد به معشوق سخن میگوید. او از تأثیرات عمیق این عشق بر دل و عقل خود میگوید و چگونه این احساسات او را به جنون و مستی میکشاند. همچنین، شعر به تأثیرات جهانشمول این عشق اشاره دارد که حتی افلاک را تحت تأثیر قرار میدهد.
رده سنی:
16+
محتوا شامل مفاهیم عمیق عاشقانه و عرفانی است که ممکن است برای مخاطبان جوانتر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعارهها و تشبیههای پیچیده نیاز به سطحی از بلوغ فکری دارد.
شمارهٔ ۸۱۳
عشق تو هر لحظه فزون می شود
دل ز غمت قطره خون می شود
در هوس سلسله زلف تو
عقل مبدل به جنون می شود
روی تو نادیده مه چارده
بنگرش از غصه که چون می شود
گمشدگان را به طریق نجات
مهر رخت راهنمون می شود
بس که گران است سر از جام عشق
زیر سرم دست ستون می شود
عالمی از مستی چشمت خراب
چشم تو خود مست کنون می شود
عشق تو ورزیم که سلطان عقل
در کف عشق تو زبون می شود
شوق تو جوییم که از بار آن
قیامت افلاک نگون می شود
در دل خسرو نگر آن آتش است
کز دهنش دود برون می شود
دل ز غمت قطره خون می شود
در هوس سلسله زلف تو
عقل مبدل به جنون می شود
روی تو نادیده مه چارده
بنگرش از غصه که چون می شود
گمشدگان را به طریق نجات
مهر رخت راهنمون می شود
بس که گران است سر از جام عشق
زیر سرم دست ستون می شود
عالمی از مستی چشمت خراب
چشم تو خود مست کنون می شود
عشق تو ورزیم که سلطان عقل
در کف عشق تو زبون می شود
شوق تو جوییم که از بار آن
قیامت افلاک نگون می شود
در دل خسرو نگر آن آتش است
کز دهنش دود برون می شود
وزن: مفتعلن مفتعلن فاعلن (سریع مطوی مکشوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۸۱۲
گوهر بعدی:شمارهٔ ۸۱۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.