هوش مصنوعی:
شاعر در این متن از عشق و رنجهای آن سخن میگوید و از معشوق میخواهد که یا رازدار دلش باشد یا با کنارهگیری، رهایش کند. او خواهان همراهی و همدلی معشوق است و در نهایت، پذیرش هر سرنوشتی را با شرط حفظ عشق میپذیرد.
رده سنی:
16+
متن دارای مضامین عاشقانهی عمیق و گاه دردناک است که درک آنها به بلوغ عاطفی نیاز دارد. همچنین، استفاده از استعارهها و نمادهای عرفانی ممکن است برای مخاطبان جوانتر پیچیده باشد.
شمارهٔ ۱۶۸۶
یا دلم را به راز محرم شو
یا تنم را بدوز و مرهم شو
گر نه ای آگه از درونه من
یک زمانی بیا و همدم شو
نشوی کم به پرسشی که کنی
ورشوی کم بدین قدر کم شو
چند سر برکنی ز جیب جفا
یا به دامن کش و فراهم شو
ور غمت بهر بردن دل ماست
دل ما را بگیر و بی غم شو
گر شوی دیده، می توانی شد
مردم دیده گر شوی، هم شو
جای در چشم خسرو ار نکنی
خاک پای سر معظم شو
یا تنم را بدوز و مرهم شو
گر نه ای آگه از درونه من
یک زمانی بیا و همدم شو
نشوی کم به پرسشی که کنی
ورشوی کم بدین قدر کم شو
چند سر برکنی ز جیب جفا
یا به دامن کش و فراهم شو
ور غمت بهر بردن دل ماست
دل ما را بگیر و بی غم شو
گر شوی دیده، می توانی شد
مردم دیده گر شوی، هم شو
جای در چشم خسرو ار نکنی
خاک پای سر معظم شو
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۶۸۵
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۶۸۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.