هوش مصنوعی: این متن به تمثیل قطره‌ای می‌پردازد که در تابستان به آب تبدیل می‌شود و به سوی دریا جریان می‌یابد. در مسیر خود، قطره اشکال مختلفی مانند موج، بخار، ابر، باران و سیل به خود می‌گیرد و در نهایت به دریا می‌پیوندد. در این فرآیند، قطره هویت فردی خود را در دریا گم می‌کند و درمی‌یابد که همه‌چیز جزئی از دریا است. این تمثیل به عارفانی اشاره دارد که تنها حق (خدا) را می‌بینند و همه‌چیز را جزئی از او می‌دانند.
رده سنی: 15+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که درک آن برای کودکان و نوجوانان کم‌سال دشوار است. همچنین، استفاده از تمثیل‌های پیچیده و زبان شاعرانه ممکن است برای گروه‌های سنی پایین قابل فهم نباشد.

بخش ۲۸ - رجوع به تمامی تمثیل

قطره چون آب شد به تابستان
گشت آن آب سوی بحر روان

وز روانی خود به بحر رسید
خویشتن را ورای بحر ندید

هستی خویش را در او گم ساخت
هیچ چیزی بغیر او نشناخت

گاه او را عیان به صورت موج
دید هم در حضیض و هم بر اوج

گاه دیدش به شکل تف و بخار
سوی بالا روان ز دریا بار

متراکم شد آن بخار و ز آن
متکون شد ابر در نیسان

متقاطر شد ابر و باران گشت
رونق افزای باغ و بستان گشت

قطره ها چون به یکدگر پیوست
سیل شد بر رونده راه ببست

سیل هم کف زنان خروش کنان
تافت یکسر به سوی بحر عنان

چون به دریا رسید و کرد آرام
شد درین دوره سیر بحر تمام

قطره این را چو دید نتوانست
کردن انکار دیده و دانست

کوست موج و بخار و سیل و سحاب
اوست کف اوست قطره اوست حباب

هیچ جز بحر در جهان نشناخت
عشق با هر چه باخت با او باخت

از چپ و راست چون گشاد نظر
غیر دریا ندید چیز دگر

همچنین عارفان عشق آیین
در جهان نیستند جز حق بین

دیده جمله مانده بر یکجاست
لیکن اندر نظر تفاوت هاست
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب: مثنوی
تعداد ابیات: ۱۶
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:بخش ۲۷ - قصه حکیمی که به واسطه مشاهده خرق عادت از اولیاء علم وی به جهل برآمد
گوهر بعدی:بخش ۲۹ - اشارت به اصحاب مکاشفه که تجلی صفات است
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.