هوش مصنوعی: پس از شش یا هفت سال، معتمری به زیارت قبر پیامبر می‌رود و در راه عمداً به سرزمینی دیگر می‌رود تا بر قبر دو عاشق گذری کند. او در آنجا درخت بلندی می‌بیند که نشانه‌هایی از زردی و سرخی دارد، که به گفته‌ای دیگر، نماد عشق و رنج است. درخت از خاک آن دو عاشق روییده و حکایت حالشان را بازگو می‌کند. هر که اهل دل باشد و این نشانه‌ها را بخواند، از حال آن دو کشته‌ی عشق آگاه می‌شود.
رده سنی: 15+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که درک آن به بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی نیاز دارد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و نمادهای ادبی ممکن است برای خوانندگان جوانتر دشوار باشد.

بخش ۶۰ - رسید معتمر بعد از چندگاه به سر قبر ایشان و بر آنجا درختی دیدن پر خطهای زرد و سرخ

بعد شش سال معتمر یا هفت
به سر روضه نبی می رفت

راه عمدا بر آن دیار افکند
بر سر قبرشان گذار افکند

دید بر خاک آن دو اندهمند
سر کشیده یکی درخت بلند

چون به عبرت نگاه کرد در آن
دید خطهای سرخ و زرد بر آن

بود زردی ز رویشان اثری
سرخی از چشم خونفشان خبری

با کسی گفت ازان زمین به شگفت
چه درخت است این به حیرت گفت

که درختیست این سرشته عشق
رسته از تربت دو کشته عشق

بلکه بر خاک آن دو تن علمیست
بر وی از شرح حالشان رقمیست

زاهل دل هر که آن رقم خواند
حال آن کشتگان غم داند

جانشان غرق فیض رحمت باد
کس چو ایشان ازین جهان مرواد
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب: مثنوی
تعداد ابیات: ۱۰
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:بخش ۵۹ - فرستادن پدر ریا را بعد از چهل روز همراه عیینه به مدینه و پیش گرفتن حرامیان و هلاک شدن بر دست ایشان
گوهر بعدی:بخش ۶۱ - قصه تحفه مغنیه
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.