هوش مصنوعی: حکیمی در باغ زاغ و کبوتری را می‌بیند که با هم بر یک شاخه نشسته‌اند و با هم صحبت می‌کنند. این صحبت غیرمنتظره او را متعجب می‌کند، زیرا معمولاً جانوران با همجنس خود معاشرت می‌کنند. ناگهان هر دو پرنده برای نوشیدن آب از شاخه پایین می‌آیند و معلوم می‌شود هر دو لنگ می‌زنند. این نقص مشترک باعث دوستی آن‌ها شده است. حکیم از این اتفاق درس می‌گیرد که برای رسیدن به کمال، باید از ناپختگی دوری کرد و به پاکان توجه نشان داد.
رده سنی: 12+ متن دارای مفاهیم تمثیلی و اخلاقی است که درک آن‌ها به سطحی از بلوغ فکری نیاز دارد. همچنین، استفاده از استعاره و زبان شعر ممکن است برای کودکان کم‌سال قابل درک نباشد.

بخش ۷۴ - مشکل شدن مصاحبت زاغ و کبوتر بر آن حکیم و حل گشتن آن

زد حکیمی به طرف باغ قدم
دید زاغ و کبوتری با هم

هر دو فارغ نشسته بر یک شاخ
در زبان آوری به هم گستاخ

مانده حیران به فهم خرده شناس
کین نه بر وفق حکمت است و قیاس

صحبت جنس جز به جنس که دید
الفت بی مناسبت که شنید

ناگه از شاخ آمدند فرو
به تمنای آب بر لب جو

بر سر خاک در شتاب شدند
لنگ لنگان به سوی آب شدند

دید از آنجا که تیز فرهنگیست
که میانشان مناسبت لنگیست

لنگی پا رساند بر همشان
در تکاپوی ساخت همدمشان

که تو را شوق آن شود جامی
که رهی همچو میوه از خامی

شیوه نارسیدگان بگذار
رسم و راه رسیدگان بردار

تا ز خامی خویش و هیچ کسی
به مقام رسیدگی برسی

سوی پاکان توجهی می کن
به تکلف تشبهی می کن
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب: مثنوی
تعداد ابیات: ۱۲
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:بخش ۷۳ - قال رسول الله صلی الله علیه و سلم مثل المؤمن مثل النحلة لا تأکل الا طبیبا و لا تضع الا طبیبا
گوهر بعدی:بخش ۷۵ - قال رسول الله صلی الله علیه و سلم من تشبه بقوم فهو منهم
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.