هوش مصنوعی:
این متن عاشقانه و عرفانی، درباره عشق و دلدادگی به معشوق است که همه توجهها و دلها را به سوی خود جلب کرده است. معشوق چنان جذاب و دلرباست که همه در هوای او هستند و از دنیا و تعلقات آن دست میشویند. شاعر خود را بندهای میداند که در این جمع حضور دارد اما از تعلقات آنها دور است و تنها به دنبال وصل معشوق است.
رده سنی:
16+
متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که درک آنها به بلوغ فکری و تجربه بیشتری نیاز دارد. همچنین، استفاده از استعارهها و نمادهای ادبی ممکن است برای مخاطبان جوانتر دشوار باشد.
بخش ۱۰۸ - مناجات در تقریب سماع
ای دل و دیده صاحبنظران
از خیالت به جمال دگران
روی در روی تو باشد همه را
چشم دل سوی تو باشد همه را
همه جا پرتو رویت نگرند
پا ز سر کرده به سویت گذرند
به هوای تو نشینند به هم
به تمنای تو بینند به هم
هر نوایی که به جایی شنوند
که ازان بوی وفایی شنوند
پای تا سر همگی گوش شوند
با غمت دست در آغوش شوند
آستین بر سر جان افشانند
دامن از میل جهان افشانند
بنده جامی نه ازان انجمن است
لیک در دامنشان دستزن است
مگسل دست وی از دامنشان
خوشه چینی دهش از خرمنشان
از نم زرق و ریا پاکش کن
در ره صدق و صفا خاکش کن
از خیالت به جمال دگران
روی در روی تو باشد همه را
چشم دل سوی تو باشد همه را
همه جا پرتو رویت نگرند
پا ز سر کرده به سویت گذرند
به هوای تو نشینند به هم
به تمنای تو بینند به هم
هر نوایی که به جایی شنوند
که ازان بوی وفایی شنوند
پای تا سر همگی گوش شوند
با غمت دست در آغوش شوند
آستین بر سر جان افشانند
دامن از میل جهان افشانند
بنده جامی نه ازان انجمن است
لیک در دامنشان دستزن است
مگسل دست وی از دامنشان
خوشه چینی دهش از خرمنشان
از نم زرق و ریا پاکش کن
در ره صدق و صفا خاکش کن
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مسدس مخبون محذوف)
قالب: مثنوی
تعداد ابیات: ۱۰
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:بخش ۱۰۷ - حکایت آن زاغ و کبوتر که به مناسبت لنگی همپای یکدیگر شده بودند
گوهر بعدی:بخش ۱۰۹ - عقد سی و چهارم در سماع که از خود گذشتن است و آستین بر خلق افشاندن نه گرد خود گشتن و از خدای بازماندن
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.