هوش مصنوعی:
این متن به تغییرات ناگهانی در وضعیت یک شاه اشاره دارد که از اوج قدرت و رفاه به وضعیتی سخت و دشوار افتاده است. شاعر از بیثباتی دنیا و تغییرات سریع اقبال سخن میگوید و تأکید میکند که حتی بخت نیز گاهی به خواب میرود و سپس بیدار میشود. در نهایت، شاعر بیان میکند که گریه و اندوه بر این وضعیت بیفایده است.
رده سنی:
16+
متن دارای مفاهیم فلسفی و پیچیده در مورد تغییرات زندگی و تقدیر است که ممکن است برای مخاطبان جوانتر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعارههای عمیق و زبان شعری قدیمی نیاز به سطحی از بلوغ فکری دارد.
بخش ۵۷ - ندبه حکیم اول
یکی گفت وقت است ای هوشیار
که گیریم از حال شاه اعتبار
ببینیم کایام با او چه کرد
سپهر کج اندام با او چه کرد
فلک تاج دولت ربود از سرش
لباس بزرگی کشید از برش
هر آن سختیی کز سرای درشت
ز اقبال دولت بر او داشت پشت
کنون رو به سوی وی آورده است
به پای سریرش پی آورده است
هر آسانیی کز مدار سپهر
نمود اندر ایام شاهیش چهر
کنون روی اقبال ازو تافته ست
به تیغ غمش زهره بشکافته ست
ازان بخت بیدار از اینسان که خفت
سزد گر کند مرد دانا شگفت
چنین کز شکر خنده اش لب جداست
به خون گر بگریند بر وی رواست
ولی گل چو صرصر ز شاخش ربود
بر او گریه ز ابر بهاران چه سود
که گیریم از حال شاه اعتبار
ببینیم کایام با او چه کرد
سپهر کج اندام با او چه کرد
فلک تاج دولت ربود از سرش
لباس بزرگی کشید از برش
هر آن سختیی کز سرای درشت
ز اقبال دولت بر او داشت پشت
کنون رو به سوی وی آورده است
به پای سریرش پی آورده است
هر آسانیی کز مدار سپهر
نمود اندر ایام شاهیش چهر
کنون روی اقبال ازو تافته ست
به تیغ غمش زهره بشکافته ست
ازان بخت بیدار از اینسان که خفت
سزد گر کند مرد دانا شگفت
چنین کز شکر خنده اش لب جداست
به خون گر بگریند بر وی رواست
ولی گل چو صرصر ز شاخش ربود
بر او گریه ز ابر بهاران چه سود
وزن: فعولن فعولن فعولن فعل (متقارب مثمن محذوف یا وزن شاهنامه)
قالب: مثنوی
تعداد ابیات: ۱۰
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:بخش ۵۶ - داستان وفات اسکندر و ندبه حکیمان بر وی
گوهر بعدی:بخش ۵۸ - ندبه حکیم دوم
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.